ایل لری

 ایل لری از ایلات بزرگ رابر است. که در ابتدا در لرستان ساکن بوده اند بعضی گفته اند در زمان تیمور از لرستان به کرمان نقل وکوچ داده شده اند اگر این حرف درست باشد, باید مربوط به سال    ۷۹۵ ه-ق/۳۹۲م  باشد. که تیمور پس از فتح مازندران از طریق شهریار به جانب عراق حرکت کرد و از بروجرد به طرف خرم آباد آمد .اما بزرگان ایل معتقدند در دوره افشار یه دو برادر به نام های بدر الدین و فخرالدوله به همراهی افراد خود با دولت وارد جنگ شدند این درگیری ها منجر به تبعید به استان کرمان گردید در کرمان دو گروه شدندگروهی در رابر سکونت اختیار کردند که طایفه ای بزرگ شمس الدینی را تشکیل میدهند وجد انها بدر الدین و گروه دیگر در کوه پنج سیرجان هستند که جد انها فخر الدین است .

ایل لری مردمی سلحشور وشجاع هستند و روحیه جنگ اوری در انها بسیار بالاست از لحاظ اخلاق مردمی مهمان نواز ساده دل بی الایش واهل صفا هستند .

ایل لری ۴ طایفه وچهار تیره دارد .طایفه شمس الدینی است که جمعیت زیادی را تشکیل میدهد .تیره های آن شهمیرزادی, محمد علی کربلایی و شفیعی نام دارد وهر یک از این تیره ها شامل ایشوم است. که تیره های شهمیرزادی ,طایفه حیدری که از طرف پدری لری نیستند ودر قدیم مالیات آنها جز ایل لری بوده و امروزه به دلیل مواصلت ومجاورت با ایل لری جز آنها به حساب می آیند .

طایفه شیخ حسینی نیز نژادا لری نیستند, اما به دلیل خویشاوندی وهمراهی لران جز آنها به شمار می آیند. تشکیلا ت سیاسی واقتصادی ایل لری بر عهده افراد لایق وکاروان آن ایل بوده است, بزرگ آنها در رابر  بدر الدین بوده است ,بعد از او فرزندش شمس الدین ایل لری را رهبری میکرده که بزرگترین طایفه اش با نام او مشهور گشت . در زمانهای بعد مشهدی شیراز سر ایل بوده اند .مشهدی شیراز ۵ فرزند داشت که طایفه های شمس الدینی با نام آنها شکل گرفته است.

ایل لری به صورت قشلاق وییلاق به سر میبردند. محدوده ییلاق انها مناطق اطراف رابر, کوه رابر, کوه لاله زار ,میر احمد گنجان, سیه بنوئیه, اشکان ,سغدی, آبدر کوه, جواران, باب گلوئیه, جواران, دزدان, زمین انجیر, هنجام, بابید سفلی گشکین ,مبارک شاد, هنگر قلعه دیلم, ابراهیم آباد

محدوده قشلاق :کوه زهمگان, سرگشتن, جعفراباد, گدار توت,  تنگ موردان ,چاه افغان  ,بندر زردان, چناران, دولت آباد اسفندقه, سرخوئیه, دره گلی ,کلوک

منبع :کتاب تاریخ بافت

۱۱۵ دیدگاه

  1. ممنون، مطالبی که ذکر کردین خیلی خوب بود به این صورت نشنیده بودم، تا باشه از این اطلاع رسانیها. در معرفی رابر و رابریها موفق باشین.

  2. مهری خواجه حسنی

    ممنون از شما خانم صبا .!
    (به امید خوش درخشیدن هر چه بیشتر رابرو رابری در تمام عرصه ها )

  3. سلام مطلب جالبی بود اما اینها از لرهای شیرازند نه لر لرستان بهتر است تصحیح کنید.

    • مهری خواجه حسنی

      سلام ممنون از شما .قابل ذکر باشد, مطلب منتشر شده بر گرفته از آخرین چاپ کتاب تاریخ بافت میباشد . شما منبع معتبر برای گفته خود دارید که تصحیح شود؟!

    • بله از لرهای ممسنی فارس هستند، مانند لرهای قلعه گنج، و بامریها که ریشه اونها از فارسه

      • سلام دوست عزیز… ما لرهای قلعه گنج، لُر بختیاری هستیم و اصالت ما به الیگودرز استان لرستان برمیگرده، نه استان فارس.

        • درسته دوست من ،البته بامریها که در واقع بلوچ شده هستند ریشه لری هستند که از ناحیه ممسنی فارس ابتدا به نواحی بم و سپس از اونجا به به دلگان کوچ کردند که حالا مرکز تجمع اونهاست و لرهای قلعه گنج درسته و بختیاری هستند که در اصل ابتدا در نواحی جیرفت ساکن شدن و در دوره نادرشاه به اون نواحی کوچ کردند

        • سلام،سال نو مبارک،آقا روزبه توی کامنتت که نوشتی اهالی قلعه گنج از بختیاری های الیگودرز هستند،میخواستم بدونم الانم با لهجه ی بختیاری صحبت میکنید،واقعا باعث افتخارهستید که هنوزم اصالتتون رو حفظ کردید.اگه راجع به اونجا توضیح بدید ممنون میشم

      • درسته ،من شنیدم که در دوره نادرشاه تبعید شدن به استان کرمان

  4. با سلام
    دوست عزیز از مطالب جالب شما سپاس گذارم. بنده از نوادگان همین ایل هستم البته سال هاست که در تهران زندگی می کنم. اما افتخارم این ایت که متعلق به چنین پدران شجاع و غیرتمندی هستم.

    • مهري خواجه حسني

      سلام
      تشکر از نظرات دل گرم کننده همشهریان خوبم
      خیلی خوبه هرگز فراموش نکنیم , زادگاه واصالت خودمون رو هر گوشه ای از جهان که باشیم .

  5. چه خوب است انسان اصل ونسبش رابداند.

  6. سلام
    در رابطه با نظر موسی میخواستم بگم که اول از لرستان از طایفه بزرگ بیرالوند بودن بعد به شیراز امدن وبعد به کرمان

    • تا آنجا که من اطلاع دارم لرهای شیراز اصلیت شیرازی هستند و از جایی دیگر به فارس نیامدند و در این زمینه دارم تحقیق می کنم که واقعا لرهای رابر اصلیت از کجا هستند میشه شما بگوییداین اطلاعات را از چه منبعی گفته اید؟
      یه سوال دیگه هه دارم علت کوچ آنها به کرمان(رابر) چه بوده است؟

      • سلام دوست عزیز…شمس الدینی هاوحیدری هالری خرم ابادن…لرمحمدحسنی هاوجعفرابادیها لرممسنی…..من خودم لرمحمدحسنی .اسفندقه هستم….

      • اگه اطلاعاتی دارین در اختیار بقیه بذارین

      • سلام ما لری های سیرجان و رابر از ایل بیرانوندیم و از دشت سیلاخور آمده ایم ما زمان حکومت کریم خان نیروهای امنیتی شیراز بوده ایم که کریم خان هم دخترش را به ما ها میده و پس از کریم خان که اوضاع هرج و مرج بوده بر میگردیم لرستان و زمانی که لطفعلی خان در قلعه کرمان محاصره بوده ما بر میگردیم

  7. سلام
    مطلبش خوب بود فقط یه جایی از مطلب نوشته بودین که ایل لری ۴ تیره دارد اینطور نیست تعداد تیره های این ایل بالغ بر ۴تاست

  8. ممنون عالی بود>بشم اصلو نسب رو.بایدحفظش کرد

  9. باحال بود مرسی

  10. سلام از مطلب زیبای شما در لرویر استفاده شد-موفق باشید

  11. سلام دوستان همشهری من و هم ایلی های عزیز خودم شخصا تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که ایل لر رابر، از یاسوج به کرمان کوچ داده شده اند که البته یاسوج در ان زمان جزء استان شیراز حساب می شده است . و تقریبا نزدیک شهرستان بویر احمد زندگی می کردند . اگر مقایسه کنیم در حال حاضر هم زبان یاسوجی ها و به خصوص بویر احمدی ها به زبان لرهای رابر نزدیکتر است تا زبان لرهای شیراز و یا لرستان.

    • شمس الدینی لری

      سلام ابتدادرلرستان بوده اندسپس به آنجارفته اند.

    • سلام .شواهد و مدارم دال بر این سخن چیست همتبار

    • درود. یاسوج مرکز شهرستان بویراحمد و مرکز استان کوهگیلویه و بویراحمد است.بویراحمد تا اوایل قاجار طایفه ای از ایل ممسنی استان فارس بوده و منطقه یاسوج فعلی سررود ممسنی نام داشت و جمعیت قدیمی بومی یاسوج از جمله محمود آبار فعلی از طایفه جاوید ممسنی بوده اند و گویش لری بویراحمدی و ممسنی یکسان می باشد.. به استناد مدارک دوره صفوی و افشار، بیشتر طوایف لر کرمان و لرهای سیستان و بلوچستان که زبانشان سیستانی و بلوچی است، از ایل ممسنی استان فارس منشعب شده اند..تیره بیرانوند طایفه بکش ایل ممسنی که به گویش محلی بیرینی نام دارد تا دوره صفوی طایفه بزرگی بود . با توجه به جمعیت کم تیره بیرانوند ممسنی، لرهای کرمان که مدعی اند ریشه بیرانوندی دارند احتمالا از مهاجران ممسنی فارس اند نه بیرانوند لرستانی.

  12. خیلی ممنون که این اطلاعات را گذاشتید اما اطلاعات کتاب تاریخ بافت بیشتر یک تحقیق میدانی ضعیف است. در مورد تبار و ریشه نمیتوان نظر قطعی داد اما آنچه که در کتابچه یادواره شهدا آمده بود ظاهراً پشتوانه بهتری دارد. در مورد تیره ها هم اگر بخواهیم از پسران شیرزاد در نظر بگیریم در واقع ایشان ۵ پسر داشته اند به نام های کربلایی الله داد، محمد علی، شفیع، شهمیرزا و محمد که در جوانی فوت شده است و نسبی ندارد. آن سنگ قبری هم که در قبرستان باووزی به نام شیرزاد معروف است شخصاً فکر میکنم متعلق به پسر او محمد باشد. خیلی دوست دارم در این زمینه افرادی باشند که بخواهند تحقیق کنند و اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم.

    • مهری خواجه حسنی

      سلام
      ممنون از نظرات و انتقادات خوبتون!
      در زمینه ایلات وعشایر رابر بیشتر تحقیق میکنم اگر نیاز به تغییر بود اعمال خواهم کرد .

    • سلام بزرگوار دهقان هستم پژوهشگر از فیروزآباد فارس
      در خصوص تیره ها باید بگویم تیره شفیعی اصالتا از منطقه مرتفع و کوهستانی شمال شرقی نورآباد ممسنی آمده اند و از طایفه جاوید ممسنی هستند و فی الحال به تعداد زیاد در این شهرستان در استان فارس زندگی می کنند-حیدریها اصالتا لر استان فارس و کهگیلویه نبوده اند و لر دیگر نقاط زاگرسند ولی ازممسنی و کوهمره فارس گذشته وارد ایل ترک قشقایی شده ترک زبان هم شده اند-شمس الدینی ها از منطقه فهلیان ممسنی به کرمان آمده اند همین حالا هم در منطقه مزبور زندگی می کنند -شهمیرزادی هم لر اند

  13. سلام روایات متواتروبه نقل ازمطالب شفاهی وسینه به سینه ازآمدن شیرزادازلرستان خبرمیدهدکه ازایل بیرانوندبوده اندبعلت قیام وشورش برعلیه حکومت مرکزی حدود۲۱خانوارازایل بیرانوند توسط نادر شاه افشار به استانهای کرمان وشیراز وخوزستان وغیره تبعیدشده اندوروایات شفاهی دربین برخی بیرانوندهاهم حضورتعدادی ازایل دراستان کرمان راتاییدمی کند

  14. علی شمس الدینی

    خانم خواجه حسنی :ممنون از اطلاع رسانی تان

  15. سلام سرکارخانم خواجه حسنی ممنون ازاطلاع رسانیتان ولی اشکالاتی درخصوص تاریخ ایل لری درکتاب تاریخ بافت وارداست که من شخصابعضی ازآنهاراقبول ندارم بدلیل اینکه اولاخودم ازفرزندان همین ایل هستم ثانیاشخصادراین زمینه تحقیقات گسترده ای انجام داده ام{لرستان وبزرگان ایل دررابر}ثالثامن مستنداتی حتی ازلرستان روزنامه سیمره شماره ۵۰و۵۱لرستان را دارم که دراین زمینه فیروزآبادی کارشناس ارشد تاریخ مطالبی در این زمینه نوشته است که خیلی از مطالبی که درکتابچه یادواره نوشته شداینجانب ارائه نمودم که انشاءالله درآینده کتابی توسط یکی ازدوستانم درخصوص این ایل نوشته وبه چاپ خواهدرسیدملتمس دعای خیرشماوسایرهمشهریان هستم

    • علی شمس الدینی

      محسن جان هر وقت کتاب چاپ ما هم بی خبر نذارید!!

    • هر وقت چاپ شد توی همین سایت اطلاع رسانی کنید ممنون میشم.

    • مهری خواجه حسنی

      با سلام
      ممنون از پیگیری شما و دوستان در خصوص ایلات و عشایر
      فرموده شما و دوستان قابل احترامه متاسفانه هنوز منبع موثق برای مطلب ایلات و عشایر رابر پیدا نکردم (انتشار کتاب در این زمینه خیلی کمه) که این مطلب رو ویرایش کنم اگر شمایا دوستان منبع رو دارید ارسال کنید بعد از بررسی و تحقیق ویرایش خواهم کرد
      در خصوص چاپ کتاب ما رو هم بیخبر نگذارید براتون آرزوی موفقیت دارم
      ممنون از شما

  16. با سلام من هم دارم درباره ی طایفه لری سیرجان کتاب مینویسم از انجایی که این دو به یکدیگر مربوطا لطفا من را درباره اطلاعاتتان در جریان بگزارید

  17. سلام خیلی از گفتهایی خانم اشتباه است لری ها رابر از طایفه بیرانوند تیره شمس الدین بزرگ هستند تا جای من در جریانش هستم مقبره شمس الدین بزرگ لرستان خرم اباد هستش و کسی که از اولاد شمس الدین به اینجا تبعید شده شیرزاد بود نه بدرالدین و فامیلشونم بر گرفته از شمس الدین هست .دلیل بر صحت حرفهام شما اگر به ابر کوه یزد یا کاشان اصفهان یا نهاوند همدان بروید از لریها انجا بپرسید از چه طایفه ای هستید میگویند ما بیرانوند از تیره شمس الدین هستیم و فامیل شمس الدین هم انها مثل اینها زیاد برگزیدن برای اثبات حرفم به لری ها عکش قبر مرحوم شیرزاد را بگیرین بعد بزرگ کنید نوشته ها رو قبر را مطالعه کنید جز خطهایی اخری نوشته ها این هست که من لری هستم از طایفه بیرانوند .بیرانوند هم زاده گاهش لرستان ایلام شمال خوزشتان هست وقتی به یک بیراوند اصیل بگویی من لر هستم سریع میگوید از چه تیره اش هستی شمس الدین یا شمس یکی از تیره ها بیرانوند هست (مطلب فوق در مورد مقبره مرحوم شیرزاد من عکسش را در رایانه یکی از دوستان دیذم).

  18. ازانجاکه کریم خان لربوده شمس الدین به همرا ه ایل بیرانوندبه شیرازامده ازلرستان.تاریخ ایل بیرانوندنیزاین رتاییدمیکند.وبعدابه لرستان رفته است.

  19. برای احیای فرهنگ وآداب ورسوم وزبان لری کمک کردچون خودمان لریم بایدمانندمناطق لرنشین شد.

  20. رضا شمس الدینی

    با سلام ضمن تشکر از مدیریت سایت لطفا اگر امکان دارد جایی در سایت در نظر بگیرید که نخبگان ، متخصصان و اساتید این ایل بزرگ در جاهای مختلف ایران خدمت می کنند بتوانند رزومه خود شامل سوابق تحصیلی ؛سوابق پژوهشی و اطلاعات شخصی را واردکنند و دسترسی به آنها به راحتی امکان پذیر باشد تا انشا اله بتوانیم در مقاطع مختلف در سطح شهرستان نقش آفرینی کنیم

  21. با سلام ایا دوستان از ممسنی و کوچ در زمان لطفعلی خان زند چیزی میدانند

  22. شمس الدینی لری

    سلام تاریخچه درست ایل لری رامستندومستدل پیداکرده ام جدایل لری شیرزادشمس الدین باران بیرانونداست که روی قبرشیرزادنوشته بنابرتاریخ بیرانوندکه درحال حاضربزرگ ترین ایل لرستان است ایل بیرانوندکه ازاقوام کریم خان زندبوده اندبه شیرازبرای کمک به حکومت کریم خان زندبه شیرازآمده اندوشمس الدین پدرشیرزاددامادکریم خان زندبوده براساس تاریخ ایل بیرانوندوبعدازفروپاشی حکومت کریم خان اکثربیرانوندهابه لرستان برگشتندوفقط عده ای ازشمس الدین هادرشیرازماندندشیرزادنیزازاین دسته بودوبعدااختلاف باحاکم فارس تبعیدبه کرمان میشودفامیل شمس الدینی لری هم درشیرازوهم درلرستان وجوددارند.

    • سجادبهراموند

      نه نه ما.ک زن پدربزرگ پدرم میشه دخترکریم خان زن بوده به نام نرگس ک الان قبرش درروستایی خلیل بگی بارانی بیرانود.شهربیران شهرخرم ابادمیباشد.

  23. سلام بر دوستان لری منم ماجرای درویش ساحر را شنیدم میشه بیشتر در این مورد توضیح دهید .

  24. عکسهای گنجان خوب بود ولی عکسهای بیشتری ازهمه جای گنجان بگذارید متشکرم

  25. اطلاعات کامل بود

  26. من سرزمین نام را به اسم لری هنوز میدانم ای لران سرفراز سر بلند بیاییم مثل لران احمدی قلعه گنج که پول دار ترین وبا نفوذ ترین خانواده اونجا هستن بشیم فقط با متحد شدن و حق گفتن میتونیم به اون مرحله برسیم مثل لران شریفی جیرفت که خیلی کمتر از ما در جیرفتن ولی تاثیر گذاریشون روی جیرفت خودتان ببینید بزرگتر طائفه یه شهرستانیم خیلی از اینی هستیم میتونیم باشیم مردم رابر خیلی فهمیم هستن تو انتخاباتها نگاه میکنن ببین رای ما چه هست برای اینکه شهرستان ما خورد نشه معمولن با ما همراه میشن پس بیاید بجایی رای دادن به یه چاپلوس الکی و به یک انسان زحمت کش خالی از نظر سیاسی که چپ یا راست هست رای بدهیم از این چاپلوسان انتخاب نکنیم

  27. من خودم یه لرسرافراز هستم اصالتاجدم آقای شیرزاد شمس الدین بیرانوند ف باران متولد شهرستان الشتر استان لرستان می باشد بنا به دلایلی (مخالفت با حکومت آن زمان )همراه بادو برادرش فخرالدین و بدرالدبن به استان کرمان تبعید میگردددر آینده نزدیک وبلاگی باموضوع آشنایی با ایل لری استان کرمان راه اندازی میشود نیازمند یاری سبزتان هستیم

  28. سلام دوستان .اگه امکان داره عکس سنگ قبر شیرزاد را بگذارید

  29. سلام .خوبی خانم خواجه حسنی .یه مورد خواستم تصحیح کنید این بود .چهار طایفه اصلی .محمد زمان که به اشتباه محمد علی ذکر شده با تشکر .

  30. شمس الدینی(کلوک گو )

    باسلام متن عالی بود هر چند که من در زمینه پیشینه ایلم اطلاعاتی ندارم .

  31. شمس الدینی لری

    باسلام.تعدادطوایف ایل لری بالغ برده طایفه است که به قرارزیراست خواهشااصلاح فرمایید.
    طوایف شهمیرزایی ایل لری شامل طوایف عبداللهی ،بارانی،مشیسینی،مخانی ،اسماعیلی،عباسی
    طوایف مندلی شامل طوایف آقارضایی،منزمنی،غلامرضایی ،ذوالفقاری
    سایرطوایف مستقل طایفه خدادادی ،شفیعی،شمه ای،کربلایی و….

  32. شمس الدینی لری

    درضمن هریک طوایف به چندتیره تقسیم میشود.

  33. شمس الدینی لری

    درضمن هریک طوایف به چندتیره تقسیم میشود.وپیشینه ای که نوشته ایدمربوط به لرهای سیرجان می باشدپیشینه ایل لررابرهمان است دردفترچه یادواره شهدای لری بود.

  34. باسلام.لرهای سیرجان ازجدفخرالدین وبدرالدین ولرهای رابرازجدشیرزادشمس الدین باران بیرانوندهستندروی قبرشیرزادجدلرهای رابرنوشته شده است.

  35. سلام.من از لرهای بهبهانم. مطالعاتی که داشتم.هرچه بیشتر در مورد این قوم مطالعه کنید باز سردرگم میشوید بخاطر اصالت نجابت صفا…. تاریخ شفاهی ایرانه !!!!!! بابا شیراز سابقه زیادی نداره ولی مرودشت. من متولد روستای برزیان هستم اریوبرزن . کسایی که اصرار دارن لر از لرستانه. از فلانجا اومدن هیچ اطلاعی از تاریخ نداشته وفقط از صفویه افشاریان و زندیه وخصوصا قاجاریه تاریخ مطالعه میکنم یا اینکه نمیتوان بیش از این بفهمد!!!! ۰۹۳۵۶۴۱۶۸۰۷
    و

  36. امین شمس الدینی لری

    ضمن سلام خدمت دوستان و همشهریان خوبم .بسیار جالب بود البته همان طور که گفتین اشتباهاتی داشت که امید وارم تصحیح بفرمایید،ممنون از مدیر،سرکارخانم خواجه حسنی و دیگر دوستان . آرزوی موفقیت روز افزون

  37. لطفا دوستان در کانال تاگرام زیر عضو شوید جهت تبادل اطلاعات لری های کرمان و همبستگی بیشتر . با تشکر
    @lurikerman

  38. گل محمد پور لرے

    با عرض سلام خدمت هم تبار های عزیز بنده از نوادگان (لری کوه پنج) سهراب خانی (فخرالدین)سیرجان هستم ممنون از اطلاعات خوبتون در نتیجه لری های رابر با ما عمو زاده هستند انشاالله همیشه سالم و تندرست باشید.

  39. در تصحیح نوشتار یکی از دوستان باید سه نکته رو متذکر بشوم:

    ۱) ما لُرهای قلعه گنج بختیاری هستیم، نه ممسنی.
    ۲) و همچنین اصالت ما به الیگودرز (لرستان) برمیگرده، نه استان فارس.
    ۳) بامری ها، از بلوچ های اصیل هستند، فارس نیستند.

    • جناب احمدی خوشحالم که شما بختیاری هستید.من هم بختیاری خوزستان ولی ساکن اصفهانم.کاش می دانستم که شیوه ی زندگی و زبان شما چگونه است؟آیا توانسته اید اصل بختیاری را حفظ کنید؟

      • سلام جناب قیصری…
        من هم همچون شما خوشحال هستم…
        بله، تا حدودی توانسته ایم که اصالت خانوادگی خود را حفظ کنیم، این رو حتی میشه از پوشش خاص ما در مجالس خانوادگی و تفاوت گفتاری حتی اندک گویش مان با سایر مردم این منطقه شاهد بود.

        Rouzbeh.Ahmadi@Chmail.ir

        این ایمیل من هستش، و خوشحال میشم که باهم بیشتر تبادل اطلاعات داشته باشیم.

      • از نظر زبانی،گویش آنها تشکیل شده از واژه های پارسی،بلوچی و بختیاری،که دقت میشه متوجه شد که هشتاد درصد واژه ها بختیاریست

  40. من علی محمدحسنی لُر هستم. ما نیز اصالتآً لرممسنی هستیم و جدمان به سردار محمدحسن خان لُر میرسه. از آنجا که سیستان و بلوچستان قبل از نادرشاه مستقل بوده و نادرشاه افشار میخواست آنرا ضمیمه ایران کنه برای مقابله با حاکم وقت سیستان و بلوچستان از سرداران لرممسنی کمک میخواد که معروفترین شان سردار محمدحسن خان لُر بوده و به کمک او نادرشاه سیستان و بلوچستان را ضمیمه قلمروش میکنه. ولی در بازگشت محمدحسن خان در جنوب کرمان عاشق می شود و می ماند. (مطالبی که گفتم برگرفته از کتاب تاریخ سیستان و بلوچستان است.)

  41. بنده با نظر دوستان عزیز برای ایجاد اتحاد و یکدلی بین لُرهای ساکن استان کرمان و فراهم ساختن زمینه ای بر ای آشنایی آنها با یکدیگر و با تاریخچه شان موافقم و معتقدم که در بین خود ما لرها افراد شایسته زیادی برای برعهده گرفتن پست های دولتی و… در سطح شهرستان های بافت، رابر، ارزوئیه، جیرفت و سیرجان و قلعه گنج و … وجود دارند. و همچنین معتقدم وقتی که قومی تاریخ و فرهنگی با این عظمت دارد شایستگی اش در عرصه ملی باید خیلی بیشتر از این چیزها باشد.
    در ضمن از مدیر محترم این وبسایت خواهشمندم که گزینه ای را برای معرفی افراد تحصیلکردۀ لُر و یا افراد سرشناس لُر که در استان کرمان زندگی میکنند درنظر بگیرد. همچنین از دوستان عزیزی که مایل هستند رزومه و سوابق تحصیلی و اجرایی و فرهنگی، ورزشی شان و… در وبسایت به اطلاع دوستان خوب لُرمان برسد خواهشمندم که آخرین مدرک تحصیلی (و همچنین نام رشته تحصیلی) خودشون رو و سمت هایی که در شهر یا استان یا کشور و … دارند رو در قسمت دیدگاه ها ذکر کنند تا مدیر محترم وبسایت از طریق مطالعه آنها این افراد را در وبسایت با سلیقه و مدیریت خودش معرفی کند. انشاءالله که دوستان عزیز و گرامی همگی همکاری کنند.
    با تشکر
    ارادتمند واقعی همه شما: علی محمدحسنی لُر (ساکن
    روستای گُدارتوت اسفندقه)

  42. نام: علی
    نام خانوادگی: محمدحسنی لُر
    تاریخ تولد:۰۱/۰۷/۱۳۶۴
    محل تولد: سیرجان
    مدارک تحصیلی:کارشناسی باستانشناسی از دانشگاه سیستان و بلوچستان (رتبه کنکور۱۰۳۶)- کارشناسی ارشد زبانشناسی، گرایش فرهنگ و زبانهای باستانی ایران از دانشگاه شهیدبهشتی تهران (رتبه کنکور ۱۸)- اخذ پذیرش از دانشگاه pompeu fabra barcelona اسپانیا در رشته تاریخ در سال ۲۰۱۶
    سوابق علمی:@تألیف دو جلد کتاب:۱- اسطوره فریدون در اَوِستا، متون پهلوی و شاهنامه. ۲- پُرارج ترین پادشاه پارس(در متون وِدایی، اوستایی، پهلوی، شاهنامه و تواریخ کهن فارسی و عربی). @تألیف مشترک کتاب: ۱- گویش های قلعه گنج (ایتی آتی، کُرته، آورا یرا)@ تألیف سه مقاله همایشی بین المللی با عنوان های ۱- نقش و جایگاه خلیج فارس در تاریخ ایران،۲- روابط تاریخی و فرهنگی صفویان با گورکانیان ۳- عوامل ظهور و سقوط جنبش دادخواهانه و مردمی مَزدَک. @تألیف یک مقاله همایشی بین المللی با نام: ۱- اهمیت هنر در کیش مانوی.@ استاد مدعو دانشگاه پیام نور جیرفت در رشته زبان انگلیسی و تاریخ (از بهمن ماه ۹۳ تا تیرماه ۹۵)@ همکاری با مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی (گویش اِسکِری: سال ۱۳۹۴)
    آدرس محل سکونت: روستای گدارتوت.بخش اسفندقه.شهرستان جیرفت
    ایمیل: a.hassanilor@gmail.com

  43. درود طایفه ما اونجور که مردم محلی روستای راویز رفسنجان میکن ایلی بودن که بصورت دسته جمعی وارد انجا شدنند فامیلی همه طایفه ما کرمی هست و شباهت ظاهری زیادی به لرها دارن تو اون مناطق از نظر شجاعت و استعداد زبانزد هستند تا انجا که به من کفتند اقوام طایفمون سه برادر بنام محمد کرم حسن کرم و علی کرم بودنند که محمد و حسن در راویز و علی در روستای ابدر شهربابک ساکن شدنند اکه اطلاعاتی دارید من مشتاق هستم شماره بنده ٠٩٢١۵۴٣۶٣٩٨هست تو تلکرام واتس اب ممنون میشم

  44. خوبه مشخص شد شیخ حسینی ها و حیدری ها لری نیستن در اصل ولی همیشه جزو لری ها به حساب میارنشون

    • ازهمون اول هم لری نبودند خودشان را به لری ها میچسباندند.چون نام و نشان مشخص نداشتت درجمع لری ها حساب میشدند

  45. سلام دوست عزیز آقایی شیخ حسینی شما جز اصلی ترین لر هایی کشور هستین به طوری که شمس الدینی ها یا حیدریها به پا شما نمیرسن شما اصالتتان به تنگستان بوشهر می رسه و اون جوری من تحقیق کردم طائفه اونجا ادعا میکنن بازمانده خاندان ساسانی هستن حتی شمس الدینی ها میتونن ادعا کنن لر نیستن چون یه طائفه معمولی از لرها هستن ولی شما اگه این ادعا را کنید کمر لر را شکستین .این حرف را که لر نیستین شمس الدینی ها گفتن تو اسفندقه وقتی من بهشان میگفتم اینجا غیر از شما لر هایی ممسنی هستن موضوع میگرفتن و میگفتن اونا لر نیستن اخلاق خیلی مغروری دارن بزرگانشان و زمانی کسانی در مورد این طائفه ها تحقیق میکرد بیشتر از بزرگان اونا پرسید و اونا اینجوری پاسخ دادن لک ها هم جز لر هستن ولی به هر شمس الدینی لری بگی قبول نمی کنه حتی علمی بهش توضیح دهید

  46. لر هایی بافت را بهتان معرفی میکنم ۱_شمس الدینی ها به گفته خودشان بیرانوند هستن۲_حیدریها در کل بختیاری و الیگودرزی هستن۳_شیخ حسینی ها لر جنوبی ودر اصل بوشهری هستن۴_دادوند ها در کل از همدان هستن۵_سلیمانی ها اصالتن کنگاور وسرپل ذهاب کرمانشاه ۶_سیوندی ها از سیوند شیراز۷_گله داری ها در برنجان زندگی میکنن اصالتن از گله دار شیراز ۸_لک ها سه دسته می شناسم سلطانی،رجایی،جلالی جماران ۹_لورک که در کل اسم واقعی طائفه اینا لرک یا همون لر کوچک هستش ۱۰_کر مرادی کوه شاه صوغان وجنوب بافت زندگی میکنن
    در آخر لک جزء از لری هستش معنیش بین لر و کرد هست فرزندان دو طائفه را لک میگویند
    البته خیلی از این طوائف خودشان را لر نمیخوانن ولی من در موردشان کاملا تحقیق کردم فقط از شمس الدینی ها پرسیدم از خودشان

    • سلام شمارتونوبدین تلگرام راجع ب این موضوع حرف بزنیم….من لرممسنی بچه اسفندقه ام

    • سجادبهراموند

      ازنوادگان دختری کریم خان زند.حسن خان بهراموند.یابارانی بیرانوندوامان الله خان بارانی بیرانوند.ابوطالب چغافرین.بارانی بیرانوند.مسقالی بیرانونداربزرگان ایل بیرانوندوطایفه بارانی میباشند

  47. وحید شمس الدینی لری از رابر

    باعرض سلام و وقت بخیرخدمت تمام دوستان و مدیر محترم….
    ممنون از مدیر و تمام دوستانی که در حفظ فرهنگ و ادبیات کشور تلاش میکنند، مطالب بیان شده بعضی جاهاش اشتباهاتی داره نمیشود به بعضی منابع چون کتاب تاریخ بافت اکتفاکرد لطفا اشتباهات تصحیح شود.

  48. وحید شمس الدینی لری از رابر

    ایل لری از ایلات بزرگ رابر استان کرمان است خاستگاه ایل لری با تکیه بر پزوهشهای صورت گرفته و روایات شفاهی سینه به سینه ایل بزرگ بیرانوند استان لرستان است . مرحوم شیرزاد شمس الدین فرزند باران جد طایفه لری از مردان طایفه بیرانوند بوده است که به دلیل مخالفت با سیاست های حکومت توسط نادر شاه به شیراز تبعید شد او پس از قتل نادر و روی کار آمدن کریم خان زند از آنجا که با کریم خان رابطه خویشاوندی داشت به اتفاق خانواده اش به کرمان آمد و در غرب و جنوب غرب استان مستقر شد در کرمان دو گروه شدندگروهی در رابر سکونت اختیار کردند که طایفه ای بزرگ شمس الدینی را تشکیل میدهند و گروه دیگر در کوه پنج سیرجان هستند که جد انها فخر الدین است .
    قراین و آثار به جای مانده مبین این است شیرزاد فردی با فکرٍ، آینده نگر،کوشا و بلند نظر بوده است. کاروانسرای شیرزادی واقع در بالا دست آبادی آبدر در مسیر راه ارتباطی آن زمان جنوب به مرکز استان کرمان که ۲۵۰ سال قبل توسط شیرزاد برای نجات جان رهگذران از سرما و وحوش بنا شده است. مبین خیر خواهی او می باشد. آثار و بقایای این بنای در حال تخریب هنوز به چشم می خورد.
    شیرزاد دارای شش پسر به نام های شاه میرزا، محمد علی، شفیع، خداداد، کربلایی الله داد و محمد بود که به جز محمد که در جوانی به رحمت خدا رفت هر کدام آنها با نوه هایشان امروز صاحب طوایف بزرگی هستند که هر طایفه دارای تیره هایی هستند که در این جا مجالی برای پرداختن به آنها نیست.
    ایل لری مردمی سلحشور وشجاع هستند و روحیه جنگ اوری در انها بسیار بالاست از لحاظ اخلاق مردمی مهمان نواز ساده دل بی الایش واهل صفا هستند .
    آن روز که در دیار کرمان مأوا گزید فکر نفوس ۱۰هزار نفری نوادگانش را در سده های آتی کرده بود اگر بالای قله رفیع ۴۳۶۰متری لاله زار قرار بگیریم خواهیم دید بیش از ۷۰درصد دره های سرسبز و حاصلخیز منشعب از این کوه مایملک فرزندان شیرزاد بوده و یا در مرتع ییلاقی انها محسوب می شود.
    ایل لری به صورت قشلاق وییلاق به سر میبردند. محدوده ییلاق انها مناطق اطراف رابر, کوه رابر, کوه لاله زار ,میر احمد گنجان, سیه بنوئیه, اشکان ,سغدی, آبدر کوه, جواران, باب گلوئیه, جواران, دزدان, زمین انجیر, هنجام, بابید سفلی گشکین ,مبارک شاد, هنگر قلعه دیلم, ابراهیم آباد
    محدوده قشلاق :کوه زهمگان, سرگشتن, جعفراباد, گدار توت, تنگ موردان ,چاه افغان ,بندر زردان, چناران, دولت آباد اسفندقه, سرخوئیه, دره گلی ,کلوک
    سرانجام شیرزاد در بیست و یکم رمضان المبارک ۱۲۰۲هجری قمری مصادف ۱۱۶۱هجری شمسی به رحمت ایزدی پیوست و در آبادی اشکان در فاصله چند کیلومتری همین کاروانسرا به خاک سپرده شد.

  49. سلام بر لرهای اصیل کرمان که اینگونه بر اصالت لریاتیشون ما رو خوشحال کردند
    مرحبا
    مرحبا بر لرهای اصیل کرمان و لرهای سیستان

  50. زنده باد لر منم لر بختیاری هستم شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری لر های بزرگ هر جا هستید امیدوارم باعث سرافرازی و افتخار اون منطقه بشید پایار مونی لر

  51. عسکر شمس الدینی لری

    سلام و عرض تشکر از مطالب قابل استفاده وخوب هم شهریان دوست داشتنی رابری تحلیل بنده از حضور مرحوم شیرزاد شمس الدینی لری بر اساس اطلاعات سنگ قبر فرزند بارانی متوفی سال ۱۲۰۲ قمری یعنی ۲۳۶سال قبل به منطقه رابر این می باشد که ایشان به عنوان نماینده حکومت وقت به این منطقه وارد شده است چون قدرتی داشته که توانسته به راحتی در دامنه های جنوبی کوهشاه یا همان کوه لاله زار تقریبا به صورت یک هلال از منطقه براحمد یا همان گدار اسکر تا حوالی جواران را به طور کامل به تصرف خود در اورده وبه عنوان ییلاق خود قرار داده است ودر فصل قشلاق بر می اید نیز به راحتی تا حوالی کهنوچ کوچ می کرده است اگر توجه کرده باشید در منطقه کوهستان های شمال رابرحتی مناطقی در لاله زار مشهور به پشت گدار تنها در اختیار و مالکیت فرزندان ایشان می باشد تنها گروهی که به صورت جزیی در منطقه حضور دارند ایل ایینه ای می باشدبنا بر این فکر کنم این روش حضور متقن تر از تبعید باشددر پایان شعری که یکی از نوادگان وی به نام محیایعنی پدر بزرگ مادرم سروده عرض می کنم واسم های ذکر شده در این شعراز نوادگان شیرزاد می باشند به قربان سرت ای ماه مهتو مهتاب حسن با یوسف را می خای توامشو امشب حسن با یوسفم هردو برارند برادرند اگر اودر ابدر نباشند پشت گدارند ظاهرا کسی به این دونفر که از بزرگان ایل بوده اند کار داشته که در جواب این دوبیتی را می سراید

    • وحید شمس الدینی لری از رابر

      با سلام و وقت بخیر
      ممنون دوست گرامی…
      نظر شما درسته…

    • سجادبهراموند

      بله برادرشمابرادران ماهستین ایل بیرانوند.طایفه بارانی هستین ما وشماچندین پشت اختلاف داریم .الان برای خانوادمان گفتم پدرومادرم اشک درچشمانشکان سرازیرشد.من تپش قلب شدیدپدیداکردم.این چ حسی است.بیشک ازبردارانمان هستین

  52. با سلام بر تمامی برادران و خواهران لر شجاع و با اصالت کرمانی. تاریخ ایران همواره لرها را مردمانی وطن پرست، بی باک، سلحشور و نیک سرشت میخواند. درود بر شرافتتان هرکجا که هستید.

  53. سلام
    لزوما مردم یک منطقه از یک قوم ویا ایل نبوده ودر زمان یکسان به یک منطقه وارد نمی شدند درزمان قدیم به دلیل د رگیریهایی که بر سر منابع و املاک وقدرت بعلت نبود قوانین فعلی وجود داشته یک طایفه و یا یک قوم از ترس انتقام قوم دیگر ویا بخاطر تبعید شدن از یک منطقه مجبور به مهاجرت میشدند بنده این مقدمات را عرض کردم که بگم اینکه لر های عزیز کرمان و سیستان معمولا مناطق مختلفی از سرزمین لر ها را به عنوان زادگاه اجدادشان ذکر میکنند درست بوده بنده خودم لر ممسنی فارس بوده که جد پدریم از طایفه بیرانوند لرستان بوده ودر زمان کریم خان زند به اجبار و یا بعلت همراهی کریم خان به شیراز ورود کرده وبعد از کشته شدن لطفعلی خان(احتمالا ) قسمت اعظم ایل به لرستان رجعت کرده ولی قسمتی از بیرانوندها در ممسنی ماندگار شده و حدود دویست سال قبل هفتاد خانوار بوده که بعلت درگیر شدن با خان منطقه ممسنی بجز چند خانوار بقیه تبعید شده اند واینکه به لرستان برگشته ویا جاهای دیگه معلوم نیست و اینکه قسمتی از لر های رابر از ایل بیرانوند بوده و از منطقه ممسنی به رابر و قلعه گنج رفته باشند میتونه کاملا درست باشه همچنان که خیلی از مردم سیستان و بلوچستان اصالتا ازممسنی میباشند در ضمن ما لر شیرازی نداریم لرممسنی داریم که ساکن شیراز و کلا استان فارس هستند واینکه بعضی از دوستان بختیاری ویا بویراحمد ویا لرستان را به عنوان زادگاه اجدادشون ذکر کرده اند ناشی از همون متفاوت بودن طوایف داره ولی کلا ما همه از هر تیره و طایفه ویا هر ایل ساکن در هر جای کشور باید به لر بودن خودمون افتخار کنیم .

  54. سلام دوستان برام جالبه که بدونم سردار سلیمانی لر هستند یا ترک

    • لاله از کرمان

      سردار سلیمانی لر هستند از شهرستان رابر کرمان.هم شهری هستیم بنده شمس الدینی هستم.

  55. سلام
    شیخ حسینی ها و حیدری ها لر خالصا…خودتونا جدا از لرها نگیرین…پس لری دنبال فامیلیتون واسه چیه…

  56. چقد زشت کلوک گو با سغدین

  57. سلطانی علاسوند

    با سلام من هم لر بختیاری هستم. به طور اتفاقی و یه کنجکاوی که شنیده بودم سردار دلیرمان حاج قاسم سلیمانی لر تبار هستند و اهل رابر کرمان به این سایت مراجعه کردم. خیلی خوشحالم که در جای جای سرزمین پهناورمان ایران عزیز همتباران دلیر لر زبان دارم. درود بر همه همتباران.

  58. خانم شمس الدینی

    باعرض ادب واحترام.با سلام.غرض ازمزاحمت.لطفا یک بخش علمی وپژوهشی درسایت شهرستان قراردهید.تا مقالات واثارعلمی دران واقع گردد وعلاقه مندان استفاده کنند.با تشکر

  59. دروود بر مردمان با اصالت قوم لر که بعد ا ده ها هنوز هویت اصالت ریشه خودشون رو حفظ کردن اینها نشون از ریشه دار بودن شما عزیزان داره

  60. عزیزان برای آشنایی بیشتر با دیگر مناطق لرنشین به این شماره داخل تلگرام پیام ارسال کنیین تا به یکی از بزرگترین اجتماع های قوم لر دعوت تون کنم که از تمام مناطق لرنشین حتی لرهای عراق هم حضور دارن. ۰۹۳۷۱۱۶۲۷۷۸

  61. با سلام ما حیدری ها یا لورگ هستیم از جیرفت و کهنوج طایفه بزرگ اصلاتا لر بختیاری.درود بر لر

  62. سلام دوستان
    قریب به یقین از لرهای لرستان بخصوص خرم آباد هستد و طایفه شمس الدین (شمسین) که از ایل بزرگ و پر افتخار بیرانوند به آنجا تعبید شده اند اگه از لحاظ شکل ظاهری با طایفه شمس الدین در لرستان مقایسه کنید می بینید که چقدر به هم شبیه هستند

  63. سلام راست میگن که حاج قاسم سلیمانی از این طایفه هستن؟ و اصالتا لر هستن؟

    • لاله از رابر

      بله سردار سلیمانی لر هستن.هم شهری هستیم با سردار.(یعنی از شهرستان رابر استان کرمان).بنده شمس الدینی هستم.

  64. مصطفی غضنفری

    بنام خدا
    با عرض ادب واحترام خدمت همبتاران، قوم لر، مصطفی غضنفری هستم از شهرستان باشت روستای دمیه یا دیمه ، حدود دویست و هفتاد سال پیش نیای ما صیدال بگ بختیاری همراه فرزندانش از بختیاری به منطقه باشت، استان کهگیلویه وبویراحمد تبعید شده اند، صیدال بگ بختیاری فرزند امیر شیخ بختیاری میباشد، که امیر شیخ در زمان به قدرت رساندن ویاری کریم خان کشه میشود وقبرش در ارگ کریم خانی میباشد، و ظاهرا امیرشیخ از فرزندان حیدرپاپی میباشد، ولی سندو مدرک قطعی در این گفته نیست وهم اکنون به طایفه بزرگ بابا امیرشیخی معروف هستیم ، جمعیتی بالغ بر سه هزار نفر هستیم به طور تقریبی که همه عموزاده هستند، این مطالب را گفتم که اگر از برادران تاریخدانی که بتواند من را در این زمینه راهنمایی بفرماید که من را به اقوامی که در بختیاری داریم برساند، سپاسگذارم، شماره تلفن جهت راهنمای، ۰۹۱۷۵۴۳۷۴۶۴

  65. مصطفی غضنفری

    شرمنده پیامی که داده شده اشتباهی به این آدرس فرستاده شده تشکر

  66. اینها همه نظریه تاریخی هستند همش حرفه از اونجا که لرها کم دارن و مسخره شدن حالا به داستان سرایی هستن استان کرمان فقط پارس هستن و تمام

    • لاله از کرمان

      چه میگی تو؟؟؟دروغ محض.
      استان کرمان لر زیاد داره بذار بهت بگم متاسفم که اینقدر اطلاعاتت درمورد استان خودت کمه.برو یه کم تاریخ بخوان.لرهای استان کرمان:طوایف(سلیمانی-شمس الدینی) ازشهرستان رابر-لرمحمدحسنی وشریفی جیرفت-احمدی قلعه گنج-لرهای شهرستان سیرجان که باما شمس الدینیها عموزاده میباشند.وهرکدام ازاین طوایف به تنهایی دارای چند طایفه وفامیل هستند.
      درضمن لرها مسخره نیستند همیشه هم باعث افتخار ایران وایرانی هستند.اینم بدون لرها شهدای بسیاری تقدیم اسلام کردن.یک سوم شهدای شهرستان رابر شمس الدینی هستند.سردار رشیدحاج قاسم سلیمانی که باعث افتخار تموم ایرانیان ومسلمانان میباشند لرهستن.طایفه سلیمانی هم شهدای زیادی تقدیم اسلام کردن.

    • وحید شمس الدینی لری از رابر

      فک کنم شما راجع به گذشته خودت اطلاع نداری ضرورتی نداره راجع به استان کرمان نظر بدبن.لرها از قبیل افرادی چون تو را کم دارن….

    • درود دوچندان
      من لرم و اصالتم که به فریاد هفت هزار سال تمدن و شکوه وجلال و عزت را برای ایرانم به ارمغان آورد افتخار میکنم لر در طول تاریخ هنیشه دست بالاراداشته از کورش هخامنش تا لطفعلی خان از علیمردان خان سردار اسعد گرفته تا رشادت و دلاوریهای فرزندان لر در دفاع ۸ساله لر رئیس جمهور بوده رئیس مجلس بوده و در هر رده و ارکانی ار نظام با افتخار زندگی کرد
      وطنم پاره تنم
      در ضمن کتاب هاشمی از رفسنجان تا لرستان بخون ایت الله هاشمی هم لر بوده و از جمله سردار سلیمانی از مهترین لرهای کرمان هستند…

    • لرستانی(بیرانوند)

      بی اصالت بی بته نشون دادی اصالت نداری بی خانواده.. ما لرهای خرم آباد در کنار لرهای کرمان هستیم…

  67. دورود به غیرت لر های رابر که بعد ده ها هنوز اصالت آری خودتون رو حفظ کردین و با نام زیبای لر میدرخشین بزرگ واران مهم فقط لر بودن ما هستش ایل طایفه زیاد مهم نیست مهم اینکه الان تلاش تکنسین علاوه بر زنده نگه داشتن آداب ورسوم زبان لری خودتون رو با لژهای زاگرس بیشتر پیوند بزنین تا متحد تر بشیم

  68. لاله از رابر

    چه میگی تو؟؟؟دروغ محض.
    استان کرمان لر زیاد داره بذار بهت بگم متاسفم که اینقدر اطلاعاتت درمورد استان خودت کمه.برو یه کم تاریخ بخوان.لرهای استان کرمان:طوایف(سلیمانی-شمس الدینی) ازشهرستان رابر-لرمحمدحسنی وشریفی جیرفت-احمدی قلعه گنج-لرهای شهرستان سیرجان که باما شمس الدینیها عموزاده میباشند.وهرکدام ازاین طوایف به تنهایی دارای چند طایفه وفامیل هستند.
    درضمن لرها مسخره نیستند همیشه هم باعث افتخار ایران وایرانی هستند.اینم بدون لرها شهدای بسیاری تقدیم اسلام کردن.یک سوم شهدای شهرستان رابر شمس الدینی هستند.سردار رشیدحاج قاسم سلیمانی که باعث افتخار تموم ایرانیان ومسلمانان میباشند لرهستن.طایفه سلیمانی هم شهدای زیادی تقدیم اسلام کردن.

  69. لاله از رابر

    چه میگی تو؟؟؟دروغ محض.
    استان کرمان لر زیاد داره بذار بهت بگم متاسفم که اینقدر اطلاعاتت درمورد استان خودت کمه.برو یه کم تاریخ بخوان.لرهای استان کرمان:طوایف(سلیمانی-شمس الدینی) ازشهرستان رابر-لرمحمدحسنی وشریفی جیرفت-احمدی قلعه گنج-لرهای شهرستان سیرجان که باما شمس الدینیها عموزاده میباشند.وهرکدام ازاین طوایف به تنهایی دارای چند طایفه وفامیل هستند.هنوز هم لرها در استان کرمان بیشتر هستند ,اینجا نمیشه همه رو گفت.
    درضمن لرها مسخره نیستند همیشه هم باعث افتخار ایران وایرانی هستند.اینم بدون لرها شهدای بسیاری تقدیم اسلام کردن.یک سوم شهدای شهرستان رابر شمس الدینی هستند.سردار رشیدحاج قاسم سلیمانی که باعث افتخار تموم ایرانیان ومسلمانان میباشند لرهستن.طایفه سلیمانی هم شهدای زیادی تقدیم اسلام کردن.

  70. سلام دوست عزیز
    اولا که رابر جمعیت ندارن برا داشتن نماینده جدا و رایش به اندازه ارزوئیه است ورای موثر بافته که ثبات سیاسی نداره
    دوما زشته که میگین چاپلوس یکم به گذشته فکر کنید ببینید آدمای ناکارآمد رو کی انتخاب کرده
    ثانیاً نمی‌دونم با این حال که فرهنگ بافت رابر جیرفت به خاطر اشتراک در ایل جبال بارز که درهم تنیده است چرا همه خودشونو از بافت جدا میکنن آخه همه آدمای این شکلی توی هفت شهرستان جنوبی و بافت و رابر هستن من نمی‌دونم چرا همه بافتیا رو تافته جدا بافته میدونن

  71. افتخار می کنم که لر بویراحمدهستم،از دیار اریوبرزن به همه لرهای ایران ،خصوصا همتباران لرزبان وبافرهنگ استان کرمان درود فراوان می فرستم .

  72. سلیمانی از لرهای بویراحمد هستن که از قدیم از فارس به کرمان مهاجرت کرده اند چون قبلا بویراحمد جز فارس بوده است.

  73. مماسن…مامسن…مه سن…ممسن….به معنای ماده عقاب در سانسکریت و در متون یونانی به سواره نظام تیر انداز هخامنشی گفته شده….مماسن ها که با اسکندر فرزند داریوش ۳ جنگیدند و نامشان در اسکندر نامه ها هست تاریخ آنها به روزگار مادها بر میگردد و اینها از سغد(سرزمین شول) تا سیستان و کات پاکستان تا پارس و بین النهرین در سوریه هلالی در فلات ایران می نشستند و هلال خاندان سورن را تشکیل می دادند و سرزمین آنها در پارس آخرین سندی که دیدم نام بلوک مه سن،حکومت مستقلی در پارس در پایان اشکانی و آغاز ساسانی بوده و خاندان ساسانی حاکم جاوید ممسنی بودند و خاندان های آنها پس از سقوط تیسپون به جاوید باز گشتند و آخرین نسل خاندان ساسانی مهرگان و گیلویه بودند که حاکمان جاوید و بلوک مه سن(ممسنی بزرگ) بودند و گستره این بلوک از باستان تا زمان قاجار از بیضا تا باشت به مرکزیت کاخ هخامنشی لیدوما کشف شده در ممسنی یا همان پهلیان(فهلیان) شاهنامه ناحیه ۴ راه شاهی و مرکز طایفه ای بسیار نیرومند و کشاورز در جنوب غربی ایران که بر تمام طوایف پارس حکم می رانده.طایفه ای به نام پاتیشوری به معنای سرزمین برآفتاب(پاتیش هووَریش) در لوحه های گلی که از آن به عنوان اصلی هخامنشیان نام می برند به سرکردهی گووبره نیزه انداز در لوحه ها و کتیبه ها پدر زن داریوش بزرگ. وی احتمالا همان بهمن اسپندیاران شاهنامه پادشاه نیرومند کیانی که حتی امروزه اسپید دژ ممسنی(دژ سپید شاهنامه) به نام خاندان او قلعه اسفندیار هم نامیده می شود.سرزمین ممسنی زدادگاه هخامنشیان و خآستگاه ساسانیان بوده است و ساسانیان خود را از تبار بهمن و از خاندان داریوش۳ نوشته اند(دارا کیانی).مماسن ها و خاندان های برخاسته از آنها چون خاندان کیانی پارس سیستان هخامنشیان ساسانیان همه تبار پارتی دارند و اصولا پارسه شاخه جنوبی پارثوا(پارت) می باشد و از زمان مادها مماسن سواره نظام حکومت های مرز نشین پارت،پارسه و پرسوش بوده که بسان مرز و استخوان دنده نگه دارنده جناغ قفسه سینه ای بوده اند که آن جناغ حکومت ماد بوده و به همین دلیل تاریخ مماسن ها به شهر سوخته و سغد(سرزمین شول) باز می گردد و دارای ۳ مرکز قدرت در فلات ایران بوده اند…سغد شاهنامه(ایرانویچ اوستا) یا همان سرزمین آریا مرکز حکومت پارت ها(سغد،سمرقند و بخارا)….سیستان و پارس بوده است و پایتخت در زمان کیخسرو از سغد به استخر منتقل شد.مماسن ها نیرومند بلوک های ایران را تشکیل داده بودند و خاندان سورن و مهران به همین مماسن ها تعلق داشتند و بلوک نیرومند آنها در پارس در زمان صفویه فروپاشید و مهاجرت های گسترده ای به نقاط مختلف اتفاقق افتاد از جمله برخی جاوید ها به اندونزی،خاندان شیرازی آفریقا و…مماسن به معنای ماده عقاب و سکه های به دست آمده در پارس با طرح عقاب در پایان دوره اشکانی در زمان بلوک مستقل مه سن و طرح عقاب بر روی پرچم هخامنشی همه یک ریشه و در یک راستا هستند.
    ممسنی ها:
    بلوچ ممسنی،سیستانی و کرمانی ممسنی،لر ممسنی(فارس،کهگیلویه و بویر،بختیاری و خوزستان) و کرد ممسنی(سنجابی و شهرکی کرمانشاه) کرد مسنی سوریه و عراق.
    لر ممسنی:
    فارس(غرب و شرق) و استان بوشهر،کهگیلویه و بویر احمد(بادلانی ژیلایی دلاوری کرایی بویر اردشیری بویر عباسی قلندر بویری و دشمن زیاری)،بختیاری و خوزستان(مکوندی ممبینی بامدی مماصالح جاوند برخی تیره های جاوید کیانی شیخ کاید پهونده و،،،) لرستان(بیرانوند=بهرام،باجولوند=باجول تیرمردانی ممسنی،زند وکیلی،لشنی و…).
    ابن بطوطه و مردوخ به روشنی بیان کرده اند که ممسنی ها ریشه لرهای ایران هستند و این هم به همین پراکندگی هلال وار آنها در زمان مادها تا هخامنشی و ساسانی بر میگردد و فرروپاشی بلوک بزرگ مه سن باعث مهاجرت های گسترده تری شد.
    سرزمین ممسنی سرزمین اولین طوایف پارسی و زادگاه هخامنشیان و ساسانیان بوده است و بلوک های تاریخی آن چون جاوید،رستم و بهکیش(بکش) در شاهنامه در رهایی کیخسرو از دست دیوان مازندران آورده است که کیخسرو بخشی از ملک ایران(پارس) را به رستم بخشید که بلوک رستم نام گرفت(رستم ممسنی) و بهکیش از بهدینان بود(بکش ممسنی) و جاوید سرزمین سپاه جاویدان و پهلوانان بود(جاوید ممسنی).
    ۹۰ درصد این ایلات مهاجر ریشه از مماسن ها دارند و از دوران اساطیری ایران تا عهد ملوک کیانی حاکمان سیستان و ارگ های کرمان مماسن ها بودند.رستم سورن پهلو،آذرماهان،شاهرخ(شهرک)،رادمان پور ماهک(یعقوب لیث)،مردونیه فاتح آتن،مردان شیرازی،فرخان ملقب به شهروراز(گراز ایرانشهر)،آذر گشنسب،امیر احمدی پهلوان نامدار جاویدی حماسه ساز نبرد با پرتقال و صدها تن دیگر چون کورش،کمبوجیه،داریوش نیزه انداز هخامنشی،گووبره نیزه انداز پدر زن داریوش(بهمن) از همین مماسن و جغرافیای سرزمین آنها برخاسته است.لوحه های گلی نشان داده که بابل را گووبره فتح کرده و داستان های که در متون غیر ایرانی که در مورد کورش نوشته شده در متون ایرانی وجود ندارد و بسیاری متون کهن کورش را فرماندهی دست نشانده بهمن نوشته اند و حمزه اصفهانی کورش را همان بهمن میداند و اسنادی هم وجود دارد که داستان مادر مادی کورش را افسانه می داند و کتسیاس یونانی هم بیان کرده کورش فرزند چوپانی از طایفه مردها و از خاندان هخامنشی جداست و اسنادی هم امروزه این را تایید می کنند.
    لوحه های گلی به روشنی نشان داده که پدر زن داریوش از طایفه پاتیشبری به مرکزیت لیدوما(ممسنی امروزی) فاتح بابل بوده و نام دختر او آرته بامه بیشتر از همه همسران داریوش در لوحه های گلی آمده و بار عام می داده چون داریوش و هم آرته بامه و هم گووبره مهر مخصوص به خود داشته اند.آرامگاه چیش پیش و کورش اول هخامنشی در نزدیک لیدوما در رستم ممسنی قرار دارد مشهور به دا و دوور که برخی مورخین آن را به مادر و دختر کورش متعلق می دانند.با توجه به اسناد کورش(کیروش=کی اردشیر) کسی جز گووبره پدر زن داریوش یا همان بهمن اردشیر شاهنامه فرزند اسپندیار بوده است.تحقیقات و کشفیات همچنان ادامه دارد در این مورد و شخصیت مورد ابهام کورش.
    ریشه بسیاری از طوایف لر را باید در مماسن ها جستجو کرد و خود واژه لِر به معنای سرزمین های ناهموار و پوشیده از درخت واژه ای مخصوص طایفه مارافی(دامداران پارسی) بوده است که در محدوده پاتیشوری ها و لیدوما در کوچ بوده اند.طایفه مردها هم در دشت شاهان جاوید در پشت اسپید دژ ممسنی تا بوان ممسنی تا دشمن زیاری ممسنی و تا به نزدیکی شیراز بوده است که بیرانوند ها و باجولوند ها تیرمردانی بودند.
    در زمان قاجار کاکان کامفیروز کمهر کوهمره سیاخ دارنگون شول سنکر بیضا(ملیان) دشت ارژن اسپیدان حومه کازرون و حومه گچساران(باشت) از ممسنی جدا شد.۹۰ کیلومتر راه شاهی از ممسنی می گذشته و ۱۳ منطقه ممسنی در لوحه های گلی آورده شده است و بخش بزرگی از لوحه ها به طایفه خود هخامنشیان یعنی پاتیش هووَریش و لیدوما و گووبره اشاره دارد.گووبره همچنین پدر مردونیه سپهسالار بزرگ هخامنشی بوده که دروازه های آتن را گشود.

  74. مماسن…مامسن…مه سن…ممسن….به معنای ماده عقاب در سانسکریت و در متون یونانی به سواره نظام تیر انداز هخامنشی گفته شده….مماسن ها که با اسکندر فرزند داریوش ۳ جنگیدند و نامشان در اسکندر نامه ها هست تاریخ آنها به روزگار مادها بر میگردد و اینها از سغد(سرزمین شول) تا سیستان و کلات پاکستان تا پارس و بین النهرین در سوریه هلالی در فلات ایران می نشستند و هلال خاندان سورن را تشکیل می دادند و سرزمین آنها در پارس آخرین سندی که دیدم نام بلوک مه سن،حکومت مستقلی در پارس در پایان اشکانی و آغاز ساسانی بوده و خاندان ساسانی حاکم جاوید ممسنی بودند و خاندان های آنها پس از سقوط تیسپون به جاوید باز گشتند و آخرین نسل خاندان ساسانی مهرگان و گیلویه بودند که حاکمان جاوید و بلوک مه سن(ممسنی بزرگ) بودند و گستره این بلوک از باستان تا زمان قاجار از بیضا تا باشت به مرکزیت کاخ هخامنشی لیدوما کشف شده در ممسنی یا همان پهلیان(فهلیان) شاهنامه ناحیه ۴ راه شاهی و مرکز طایفه ای بسیار نیرومند و کشاورز در جنوب غربی ایران که بر تمام طوایف پارس حکم می رانده.طایفه ای به نام پاتیشوری به معنای سرزمین برآفتاب(پاتیش هووَریش) در لوحه های گلی که از آن به عنوان اصلی هخامنشیان نام می برند به سرکردگی گووبره نیزه انداز در لوحه ها و کتیبه ها پدر زن داریوش بزرگ. وی احتمالا همان بهمن اسپندیاران شاهنامه پادشاه نیرومند کیانی که حتی امروزه اسپید دژ ممسنی(دژ سپید شاهنامه) به نام خاندان او قلعه اسفندیار هم نامیده می شود.سرزمین ممسنی زدادگاه هخامنشیان و خآستگاه ساسانیان بوده است و ساسانیان خود را از تبار بهمن و از خاندان داریوش۳ نوشته اند(دارا کیانی).مماسن ها و خاندان های برخاسته از آنها چون خاندان کیانی پارس سیستان هخامنشیان ساسانیان همه تبار پارتی دارند و اصولا پارسه شاخه جنوبی پارثوا(پارت) می باشد و از زمان مادها مماسن سواره نظام حکومت های مرز نشین پارت،پارسه و پرسوش بوده که بسان مرز و استخوان دنده نگه دارنده جناغ قفسه سینه ای بوده اند که آن جناغ حکومت ماد بوده و به همین دلیل تاریخ مماسن ها به شهر سوخته و سغد(سرزمین شول) باز می گردد و دارای ۳ مرکز قدرت در فلات ایران بوده اند…سغد شاهنامه(ایرانویچ اوستا) یا همان سرزمین آریا مرکز حکومت پارت ها(سغد،سمرقند و بخارا)….سیستان و پارس بوده است و پایتخت در زمان کیخسرو از سغد به استخر منتقل شد.مماسن ها نیرومندترین بلوک های ایران را تشکیل داده بودند و خاندان سورن و مهران به همین مماسن ها تعلق داشتند و بلوک نیرومند آنها در پارس در زمان صفویه فروپاشید و مهاجرت های گسترده ای به نقاط مختلف اتفاقق افتاد از جمله برخی جاوید ها به اندونزی،خاندان شیرازی آفریقا و…مماسن به معنای ماده عقاب و سکه های به دست آمده در پارس با طرح عقاب در پایان دوره اشکانی در زمان بلوک مستقل مه سن و طرح عقاب بر روی پرچم هخامنشی همه یک ریشه و در یک راستا هستند.
    ممسنی ها:
    بلوچ ممسنی،سیستانی و کرمانی ممسنی،لر ممسنی(فارس،کهگیلویه و بویر،بختیاری و خوزستان) و کرد ممسنی(سنجابی و شهرکی کرمانشاه) کرد مسنی سوریه و عراق.
    لر ممسنی:
    فارس(غرب و شرق) و استان بوشهر،کهگیلویه و بویر احمد(بادلانی ژیلایی دلاوری کرایی بویر اردشیری بویر عباسی قلندر بویری و دشمن زیاری)،بختیاری و خوزستان(مکوندی ممبینی بامدی مماصالح جاوند برخی تیره های جاوید کیانی شیخ کاید پهونده و،،،) لرستان(بیرانوند=بهرام،باجولوند=باجول تیرمردانی ممسنی،زند وکیلی،لشنی و…).
    ابن بطوطه و مردوخ به روشنی بیان کرده اند که ممسنی ها ریشه لرهای ایران هستند و این هم به همین پراکندگی هلال وار آنها در زمان مادها تا هخامنشی و ساسانی بر میگردد و فرروپاشی بلوک بزرگ مه سن باعث مهاجرت های گسترده تری شد.
    سرزمین ممسنی سرزمین اولین طوایف پارسی و زادگاه هخامنشیان و ساسانیان بوده است و بلوک های تاریخی آن چون جاوید،رستم و بهکیش(بکش) در شاهنامه در رهایی کیخسرو ازبند دیوان مازندران آورده است که کیخسرو بخشی از ملک ایران(پارس) را به رستم بخشید که بلوک رستم نام گرفت(رستم ممسنی) و بهکیش از بهدینان بود(بکش ممسنی) و جاوید سرزمین سپاه جاویدان و پهلوانان بود(جاوید ممسنی).
    ۹۰ درصد این ایلات مهاجر ریشه از مماسن ها دارند و از دوران اساطیری ایران تا عهد ملوک کیانی حاکمان سیستان و ارگ های کرمان مماسن ها بودند.رستم سورن پهلو،آذرماهان،شاهرخ(شهرک)،رادمان پور ماهک(یعقوب لیث)،مردونیه فاتح آتن،مردان شیرازی،فرخان ملقب به شهروراز(گراز ایرانشهر)،آذر گشنسب،امیر احمدی پهلوان نامدار جاویدی حماسه ساز نبرد با پرتقال و صدها تن دیگر چون کورش،کمبوجیه،داریوش نیزه انداز هخامنشی،گووبره نیزه انداز پدر زن داریوش(بهمن) از همین مماسن و جغرافیای سرزمین آنها برخاسته است.
    لوحه های گلی نشان داده که بابل را گووبره فتح کرده و داستان های که در متون غیر ایرانی که در مورد کورش نوشته شده در متون ایرانی وجود ندارد و بسیاری متون کهن کورش را فرماندهی دست نشانده بهمن نوشته اند و حمزه اصفهانی کورش را همان بهمن میداند و اسنادی هم وجود دارد که داستان مادر مادی کورش را افسانه می داند و کتسیاس یونانی هم بیان کرده کورش فرزند چوپانی از طایفه مردها و از خاندان هخامنشی جداست و اسنادی هم امروزه این را تایید می کنند.
    لوحه های گلی به روشنی نشان داده که پدر زن داریوش از طایفه پاتیشوری به مرکزیت لیدوما(ممسنی امروزی) فاتح بابل بوده و نام دختر او آرته بامه بیشتر از همه همسران داریوش در لوحه های گلی آمده و بار عام می داده چون داریوش و هم آرته بامه و هم گووبره مهر مخصوص به خود داشته اند.آرامگاه چیش پیش و کورش اول هخامنشی در نزدیک لیدوما در رستم ممسنی قرار دارد مشهور به دا و دوور که برخی مورخین آن را به مادر و دختر کورش متعلق می دانند.با توجه به اسناد کورش(کیروش=کی اردشیر) همان گووبره پدر زن داریوش یا همان بهمن اردشیر شاهنامه فرزند اسپندیار بوده است.تحقیقات و کشفیات همچنان ادامه دارد در این مورد و شخصیت مورد ابهام کورش.
    ریشه بسیاری از طوایف لر را باید در مماسن ها جستجو کرد و خود واژه لِر به معنای سرزمین های ناهموار و پوشیده از درخت واژه ای مخصوص طایفه مارافی(دامداران پارسی) بوده است که در محدوده پاتیشوری ها و لیدوما در کوچ بوده اند.طایفه مردها هم در دشت شاهان جاوید در پشت اسپید دژ ممسنی تا بوان ممسنی تا دشمن زیاری ممسنی و تا به نزدیکی شیراز بوده است که بیرانوند ها و باجولوند ها تیرمردانی بودند.
    در زمان قاجار کاکان کامفیروز کمهر کوهمره سیاخ دارنگون شول سنکر بیضا(ملیان) دشت ارژن اسپیدان حومه کازرون و حومه گچساران(باشت) از ممسنی جدا شد.۹۰ کیلومتر راه شاهی از ممسنی می گذشته و ۱۳ منطقه ممسنی در لوحه های گلی آورده شده است و بخش بزرگی از لوحه ها به طایفه خود هخامنشیان یعنی پاتیش هووَریش و لیدوما و گووبره اشاره دارد.گووبره همچنین پدر مردونیه سپهسالار بزرگ هخامنشی بوده که دروازه های آتن را گشود.

  75. لرستانی(بیرانوند)

    من بیرانوندم از لرهای لرستان..از طریق همین وبسایت شهرستان رابر به همه همتباران لر کرمانیمون درود میفرستم..درود برشما ک اصالت خودتان رو پاسداری کردین ..با سپاس از مدیر وبسایت و نگارنده متن

  76. سلام از اینکه لر در جنوب کرمان با هر عنوان داریم مایه افتخار است در استان ایلام خصوصا شهرستان های جنوبی طوایف لر زیاد است مانند زینی وند، بیرانوند،……….

  77. باسلام خواستم اگه امکانش هست با جناب آقای رضاشمس الدینی مشاوره درسی داشته باشم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Rabour.ir