محمد صدر هاشمی‌نژاد

معرفی مشاهیر رابر

نام:‌ محمدصدر هاشمی‌نژاد

موفقیت: بانکدار، صاحب ۶۰ شرکت، یکی از بزرگ‌ترین پیمانکاران راهساز و سدساز کشور.(استراتوس)

تولد: ۱۳۲۹-بخش هنزا؛ شهرستان رابر،استان کرمان

من در روستای هنزا در استان کرمان متولد شدم. هنزا جایی است در دامنه کوهستان هزار بین جیرفت و رابر. پدر من فرد عالمی از خانواده روحانی و در کار دانشی وجه تسمیه‌ها نیز دستی داشت و ازجمله روی نام روستای ما هم مطالعه کرده بود. هنزا در ابتدا هنزاب بوده است که به معنی افتادن آب از بلندی به پایین است که به مرور به هنزا تبدیل شده است. خانواده من یکی خانواده کاملا معمولی اما با فرهنگ بودند. تا دیپلم را در کرمان خواندم و بعد در رشته مهندسی دانشکده فنی تبریز مشغول تحصیل شدم. من در اتاق پلی‌کپی دانشکده فنی تبریز کار می‌کردم و ماهی ۹۰ تومان (نه ۹۰ هزار تومان) حقوق می‌گرفتم. حدود ماهی ۵۰ تومان هم از طرف خانواده می‌آمد و خلاصه در مجموع با ماهی ۱۴۰ تا ۱۵۰ تومان در ماه درس می‌خواندم.

وقتی از دانشکده بیرون آمدم، همان کت و شلواری را تن داشتم که روز اول ورود به دانشگاه پوشیده بودم. کفش‌هایم هم کهنه و پاره بودند. تنها دارایی‌ام که در تمام زندگی‌ام کمکم کرد و می‌کند ۳ چیز بود: یک پشتکار، دو پشتکار و سه پشتکار.

با این دارایی شروع به کار کردم و چون مهندسی خوانده بودم در چند شرکت کارآموزی کردم و سرانجام استخدام شدم از قرار ماهی ۳ هزار تومان. این داستان مربوط به سال ۱۳۵۳ است. هیچ دارایی دیگری نداشتم جز یک ژیان چادری که مال شرکت بود و زیر پای ما گذاشته بودند. اما خیلی زود کارفرمای خودم شدم. پس از یک سال و اندی که در شرکت‌ها کار کردم، یکی از دوستانم که در زنجان پروژه پل‌سازی در راهی را به عنوان پیمانکار دست دوم برداشته بود و در کارش مانده بود، به من زنگ زد و گفت چه می‌کنی؟ گفتم: در شرکتی کار می‌کردم و از آنجا بیرون آمدم و الان سرگردان هستم. گفت بیا زنجان ببینیم با هم چه می‌توانیم بکنیم. به زنجام رفتم و آن پروژه پل‌سازی را با دوستم شریک شدم و از‌ آنجا کار پیمانکاری را شروع کردم. الان در بین شرکت‌هایم که حدود ۶۰ شرکت هستند، اولینشان با همان کت و شلوار کهنه و کفش‌های پاره تاسیس شده است و تا الان به عنوان یک شرکت معتبر بین‌المللی که اولین صادرکننده خدمات فنی و مهندسی کشور است، کار می‌کند و پروژه‌های عظیمی را در این کشور احداث کرده است. آن موقع سازمان برنامه برای این که بخواهد به هر شرکتی رتبه و درجه بدهد، حداقل ۱۰۰ هزار تومان سرمایه می‌خواست و ما دوست داشتیم این رقم ۱۰ هزار تومان یا کمتر باشد! اما سرانجام با قرض و قوله فراوان این رقم را جور کردیم و آن شرکت تاسیس شد. در این شرکت کمی پیشرفت کردیم تا سال ۱۳۶۰ رسید که سال گرفتاری و بدبختی برای ما بود. در کار پیمانکاری‌مان ورشکست شدیم و سال ۱۳۶۴ دوباره از زیر صفر استارت زدیم. در آن سال‌ها واقعا هیچ چیز نداشتم. هیچ چیز. در تبریز پروژه‌ای اجرا کرده بودیم که ما را خلع ید کرده بودند و حالا دنبال گرفتن طلبم بودم. یادم نمی‌رود. باید به تبریز رفت و آمد می‌کردم برای پیگیری امور مالی و طلب‌های آن پروژه. پول هواپیما که نداشتم با اتوبوس به تبریز می‌رفتم و آن اتوبوس‌ها شب‌رو بود و حدود ۵ صبح به تبریز می‌رسیدم. اما تا زمانی که ادارات دولتی باز می‌شد ۳، ۴ ساعتی زمان بود. من هم که پول مسافرخانه نداشتم با همان روزنامه‌ای که در اتوبوس خریده بودم، به حمام‌های عمومی تبریز می‌رفتم و آنجا می‌ماندم و بعد هم با همان روزنامه خودم را خشک می‌کردم و می‌رفتم دنبال کارم. این اوضاع ادامه داشت تا این که قرار شد یک هیاتی برای تهیه صورت‌های مالی آن پروژه به محل پروژه بیاید. خب! آن هیات شام و ناهار و بلیت و سایر مخارج لازم داشت و حالا دیگر من خودم نبودم و باید این مخارج را تامین می‌کردم و به پول سال ۶۳ ـ ۶۴ حدود ۷ تا ۱۰ هزار تومان می‌شد. به خانه آمدم و مثل ماتم‌زده‌ها فکر می‌کردم. خدا مادرخانمم را خیر بدهد. از من پرسید چی شده‌؟ چند بار پرسید تا ماجرا را گفتم. ایشان آن پول را برای من تامین کرد و هیچ وقت هم حاضر نشد آن را پس بگیرد. با آن وضع اسفناک مالی در سال ۶۴ استارت زدم و کم‌کم پیمانکار خوبی شدم، با توسل به همان ۳دارایی که گفتم. سپس پیمانکار اتوبان‌ساز شدیم و کمی بعد خواستند یک تعداد از پیمانکاران را به پاکستان بفرستند و ما هم به مصداق شعر معروف: عاقل به کنار دجله تا پل می‌جست ‌/‌ دیوانه پابرهنه از آب گذشت، ما شدیم اولین پیمانکار خارجی جمهوری اسلامی ایران در خارج کشور. یک پروژه مهندسی را گرفتیم و شروع کردیم و به رغم همه مشکلات و گرفتاری‌ها در داخل و خارج کشور خدا کمک کرد و آن پروژه خوب از آب درآمد و ما هم کمی نونوار شدیم و خودمان را باور کردیم.

صدر هاشمی نژاد: من همیشه مسیر روبه جلو را انتخاب کرده ام تا اگر به ساحل رسیدم، افراد پشت سرم نجات پیدا کنند

در مرحله بعدی که حدود ۱۱ سال پیش است، گفتم حالا که پیمانکاری را یاد گرفتیم، دست به کارهای دیگری هم بزنیم؛ لذا کار تاسیس یک هلدینگ متشکل از حدود ۶۰ شرکت را آغاز کردیم و از این مسیر به بحث بانکداری هدایت شدم. با خودم گفتم درحوزه بنگاه‌داری یکی از وظایف مهم این است که یک بانک را تاسیس کنیم و در آن بانک روش‌ها و عملکردهای نوین را بیاوریم و به این ترتیب اولین بانک خصوصی کشور را تاسیس کردیم. از سوی دیگر هلدینگ ما در بازار سرمایه هم وارد شد و رنج‌ها و سختی‌های ما هم شروع شد. واقعا الان که نگاه می‌کنم از سخت‌ یک کم بیشتر بود. سختی‌اش از نوع رنج بود. کارهای عادی پیمانکاری ما سختی فیزیکی یا مالی داشت. مثلا ماشین‌آلات نداشتیم یا بنیه مالی؛ اما وقتی به سراغ کاری می‌روی که جدید است و فضا برای آن مساعد نیست و به رسمیت شناخته نمی‌شود، رنج به دنبال دارد؛ اما باز آن ۳ سرمایه را داشتیم. هنگام ورود هلدینگ من به بازار سرمایه و بانکداری، چون این حوزه حوزه از ما بهتران بود، با مشکل مواجه شدیم. دولتی ها در این حوزه جولان می‌دادند. چه شرکت‌های دولتی و چه شرکت‌های شبه‌دولتی. از هر طرف تیرها به سوی ما پرتاب شد و این بسیار رنج‌آور بود. واقعا رنج‌های دوره کم‌توانی و آن زمان که هیچ نداشتم و به کارهای بزرگ دست می‌زدم، در برابر این رنج هیچ بود. رنج‌های روحی، عصبی و جسمی. بریدن و ناامید شدن در حد اعلا وجود داشت. احساس می‌کردم در این مملکت تک و تنها دست به کاری زده‌ام که نباید می‌زدم؛ اما دیدم حالا که کار از کار گذشته باید با توسل به همان سرمایه‌ها دست روی سرم بگذارم و رنج بکشم تا هزار تیر بیاید و اگر بعد از آن زنده ماندم، چشمانم را باز می‌کنم و به کارم ادامه می‌دهم. اگر هم مرده بودم که هیچ! خدا خواست و زنده ماندم و بابت آنچه گذشت و ما از این ماجراها عبور کردیم، خدا را شکر می‌کنم؛ ولی الان که به پشت سر نگاه می‌کنم، می‌بینم ای کاش کار بزرگ از اول خبر می‌کرد که بزرگ است، اگر خبر می‌کرد اصلا سراغش نمی‌رفتم! آنچه باعث شد من دنبال کارهای بزرگ بروم این بود که احساس می‌کردم برای ارضای خودم و روح خودم پول کافی نیست و اصلا جایی در معادله ندارد.

باید به عنوان یک کارآفرین کارهایی انجام بدهی که قشر بیشتری از مردم در آن مشارکت داشته باشند. من نوعی سرمایه‌داری عمومی را در این کشور تعریف و اجرا کردم. نقش من این است که سرمایه زیاد و مشارکت عمومی متمرکز ایجاد کنم تا اتفاق بزرگی مثل تاسیس یک بانک و هلدینگ یا هر مجموعه دیگری که تاسیس آن از حد و مرز و توان فردی یک انسان فراتر است، به وقوع بپیوندد و دیدن ثمره آن تلاش یعنی ارضای روح. من حدود ۶۰ شرکت را زیر پوشش و مدیریت مستقیم و غیرمستقیم خودم دارم و ۱۰ هزار نفر برایم کار می‌کنند، یعنی هر نفر ۳ عضو خانواده داشته باشد، یعنی ۳۰ هزار نفر از این محل نان می‌خورند و کار می‌کنند.

من ۳ فرمولم را سخت حفظ کرده‌ام: یک پشتکار، ۲ پشتکار و ۳ پشتکار. اگر یک انسان بدون این فرمول در ابتدای یک داستان قرار بگیرد، سختی‌ها را تحمل نمی‌کند و از آن فرار می‌کند؛ اما اگر مثل من با این فرمول‌ها و سماجت وارد ماجرا شوی و به وسط موضوع برسی، می‌بینی که راهی نداری یا باید برگردی یا باید جلو بروی. من همیشه مسیر روبه جلو را انتخاب کرده‌ام. با خودم می‌گفتم با برگشتن من که چیزی درست نمی‌شود. فقط خسارت وارد می‌شود و ۱۰ هزار نفر بیکار می‌شوند. پس بگذار به جلو بروم تا اگر به ساحل رسیدم، ۱۰ هزار نفر هم پشت سرم نجات پیدا کرده باشند.

البته برای رضای روح خودم کارهای دیگری هم می‌کنم که یکی از آنها که خیلی دوستش دارم، تاسیس یک بنیاد برای گسترش آموزش و پرورش در کشور است. فکر می‌کنم اصلی‌ترین نیاز ما در کشور آموزش و پرورش بویژه در مناطق محروم است تا استعدادهای ناب و خالص و پاکیزه و زیبا را کشف کند. هدفم را روی این کار متمرکز کرده‌ام و دارم کار را شروع می‌کنم. من خیلی پروژه‌های بزرگی را در این کشور اجرا کردم. راه‌آهن اصفهان ـ شیراز، سد تالوار، سد ارسباران، اتوبان قم – کاشان، پروژه ۷۰۰۰ واحدی خانه‌سازی در ونزوئلا و… اما این کار آموزش و پرورش را بزرگ‌ترین کار خودم می‌دانم و حساس‌ترین آن. من روزهای سختی را پشت سر گذاشتم تا به اینجا رسیدم و اگر آن فرمول نبود، غیرممکن بود نجات پیدا کنم. داناترین آدم روی زمین که عقلش عالی است، اگر در حد حرف باقی بماند و ایستادگی و ایستادگی و ایستادگی را یاد نگیرد، هیچ کاری از پیش نمی‌رود. توجه کنید تمام انسان‌های موفق اشتباهات فراوانی کرده‌اند و در تدریج و ستیز زمان آموزش دیده‌اند. لذا توصیه‌ام این است که آن فرمول جادویی من را همیشه به کار ببریم و بدانید معجزه می‌کند، در زندگی من که معجزه کرد…

‘گزارش: میلاد کریمی رابری نسب

۶۳ دیدگاه

  1. با تشکر فراوان از شما که تجربه هایتان را در اختیار ما گذاشتید امیدوارم همیشه زندگی به شما لبخند بزند و پیروز و سربلند باشید.

  2. سلام میخواستم بدونم شما با چه دلیل و توجیهی جناب مهندس صدر هاشمی را به عنوان مشاهیر رابر معرفی میکنید؟
    ممنون میشم اگه جواب بدین.

  3. میلاد کریمی رابری نسب

    با تشکر از شما بزرگواران.در پاسخ به سوال اقا سجاد باید گفت که مشاهیر جمع مشهور است و از شهرت می آید.حال به نظر شما آقای صدر هاشمی از مشاهیر نیستند؟به نظر من نه تنها جز ء مشاهیر کشوری بلکه خارج از کشور هم جزء افتخارات این سرزمین و دیارمان هستند.به امید دیدار.

  4. سلام دوست عزیز مگه چند نفر به سوال سجاد پاسخ داده بودند که شما گفتین بزرگواران در صورتی شما و اقای پارسایی نظر داده بودین
    و خودتون ذا تحویل گرفتید
    بعدش صدر هاشمی نژاد متولد هنزاء است و از مشاهیر بخش هنزاء و سجاد به این دلیل
    سجاد میگه چرا جز مشاهیر رابر نوشتین
    با تشکر- ممنون که ناراحت نمیشید

    • همشهری عزیز ، به نظر شما اگر کسی کرمانی باشه ، ایرانی نیست !؟؟

      استان کرمان زیر مجموعه کشور ایران هست.
      به همین نسبت،هنزا هم به عنوان یکی از “بخش” های “شهرستان” رابر تقسیم بندی شده.وقتی میگیم شخصی متولد بخش هنزا هست،یعنی در واقع اهل شهرستان رابر هست!

      در مورد تقسیم بندی های شهرستان و بخش در کتاب جغرافیای دوم راهنمایی کاملا توضیح داده شده.من حتی عکس های اون صفحه رو هم به خاطر دارم!

  5. dar har movaffaghiyyati, shans va zerang bazi ham dakhile ke aghaye sadr hashemi nezhad mashalla kheyli khosh shas va zerang hastand.

  6. چرا کسی نمیگه آقا دمت گرم . چرا کسی نمیگه جونامون باید الگوشون همچین آدمای باشن. من خودم این متنو که خوندم خیلی انرژی گرفتم برای تلاش بیشتر تو کارم

  7. سلام جناب آقای پارسایی . مهمترین رسالت یک نویسنده داشتن شجاعت و اشفاف بودن می باشد وگرنه برای فیلتر کردن تا دلت بخواهد دوستان زیادی وجود دارد . از اینکه م نظر بنده را در مورد آقای مهندس صدر هاشمی نزاد تایید نفرموده اید … سپاسگزارم . خلایق هر چه لایق

    • سلام البرز عزیز
      دیدگاه شما را در مورد مهندس صدر هاشمی خواندم و بسیار خرسند شدم.
      اما در انتهای آن به مساله ای اشاره فرمودید که نمیتوان در عموم مطرح نمود.
      شاید برای شما آسان باشد که با نام مستعار حقایقی را هرچند تلخ از جامعه بازگو فرمایید.اما برای بنده که با هویت واقعی فعالیت میکنم انتشار این حقایق دردسرساز خواهد بود.
      لطفا یک طرفه قضاوت نفرمایید و لحظه ای خود را جای من قرار دهید…

  8. باسلام تشکر میکنم ازاینکه به معرفی مشاهیر شهرستان رابر پرداختید اما نکته جالب وقابل توجه این است که درسایت شما واکثر سایت های مربوط به رابر از رابر بعنوان شهرستان نامبرده میشه واز هنزا بعنوان دهستان وروستا لطفا دلیل ان بفرمایید ممنون میشم اگر جواب بدهید باتشکر

    • سلام.
      ما در سایت دوگونه مطلب داریم.یکی مطالب جدید که بعد از شهرستان شدن رابر نوشته شدن و دیگری مطالب قدیمی که از سایت های دیگه و قدیمی گرفتیم.
      طبیعتا در اون سایت ها نام هنزا دهستان نوشته شده.
      البته نام رابر هم بخش بوده.
      ما به جهت رعایت امانت داری وبلاگ نویسی از دخل و تصرف در مطالب گرفته شده از منابع دیگر خودداری میکنیم.عین مطلب را نقل کرده و منبع را ذکر می کنیم.
      این دلیل وجود برخی مواردیست که شما فرمودید
      اطمینان داشته باشید هرگز قصد و غرضی در این باره وجود نداشته و نخواهد داشت..

  9. واسه امام جمعه شهرم متاسفم این همه رهبر دم از وحدت میزنن بعد اینا اینجوری میان ذهن یه مشت ادم ساده رو کار میگیرن که احمدی نژاد فلانه و هاشمی بهمانه…….

  10. من واقعا متأسفم اگه برای این بحث اینجاست که ایشون مال این روستاست یا مال اون روستا!

  11. جناب پارسایی عزیز من فکر می‌کنم مسوولیت صحبت افراد بر عهد خودشان است و تصور می‌کنم خوب است اگه صحبت هر کدام از دوستان تا زمانی‌ که فحاشی و… نباشد منتشر شود. در واقع هر کس که نظری دارد خودش مسوولیت ابراز آنرا بر عهده دارد و این نباید بر عهده شما باشد. یعنی‌ اینکه از دید بنده هیچ مسولیتی بر گردن شما نیست، نویسنده هر مطلب خود در قابل مطالبش مسئول است. اینکه شما بعضی‌ نظرات را به این دلیل که ممکن است به مذاق بعضی‌ دوستان خوش نیاید حذف بفرمایید، چندان جالب به نظر نمیرسد. در واقع شاید اینجا فرصتی خوب برای بیان انتقادات است که این کمک می‌کند به بهبود شرایط رابر. با سپاس فراوان

  12. ممنون یاسر برای جمله بسیار منطقی! اگه کسی‌ فکر کنه این سوال براش پیش میاد که این چجوریه که این رهبر با هرکس بعد از خودش رئیس جمهور شده مشکل داشته!!! جای تامل داره!

  13. من فکر می کنم ان فرمول جادویی ,نجات بخش واقعی زندگی هر انسانی می تواند باشد.و ای کاش بعضی از افراد به دور از چشم حسادت از تجارب یک فرد باهوش و خلاق و فردی که زندگی دیگران و انسانهای دیگر برایش مهم است استفاده کنند.البته به نظر من باید در فولادی به روی گذشته کشید تا کم کاریهایمان ازارمان ندهد و از اکنون راهی نو اغاز کنیم با پشت کار فراوان و اجازه ندهیم احساسات مارا غافل کند و نومید.در ضمن من هم از دیار اب و خاک هنزا هستم و افتخار می کنم به نیاکانم مطعلق به این مرزو بومند.خداوندا هر بار که نفس می کشیم تورا شکر میگوییم تو راا شکر می گویم و سپاس که این همه نعمت به ما عطا کرده ای و این همه زیبایی و سلامتی.

  14. سلام لطفا در صورت امکان شماره تماس یا ایمیلی از اقای صدر هاشمی به من بدین.ممنون

  15. سحر گرامی‌،

    بحث حسودی نیست. بحث زندگی‌ در کشوری سراسر از رانت خاری، پارتی بازی و آدم فروشی است! کشوری که همه چیز توش دروغه. کشوری که با آدم فروشی یه شبه میتونی‌ پولدار بشی‌! من البته روی صحبتم به آقای صدر هاشمی‌ نیست اما اساسا نمی‌شه به چیزی اینجا مطمئن بود! کشوری که همه چیز توش وارونه است، قصه‌ها بر عکسه عزیز! زیاد نمی‌شه به موفقیتها بر اساس تلاش و توانمندی مطمئن بود!

  16. سجاد نژاد مقبلی

    سید محمدصدر هاشمی‌نژاد یکی از خیرین بخش هنزاء است که در خانواده ای مذهبی متولد شد .پدر ایشان،مرحوم سیدعلی آقاصدر هاشمی نژاد است که از مفاخر و مشاهیر شهر هنزاء می باشد و در کار وجه تسمیه و شعر و شاعری و همچنین ذاکری خاندان اهل بیت علیهم اسلام دستی توانا داشت.اجداد ایشان از سادات جلیل القدر منطقه هنزا بوده که مورد احترام همه بوده و هستند. به طوری که مردم هنزاء از جد ایشان به نام آخوند بزرگ یاد می کنند و در ذکر کرامات این عالم بزرگوار تعبیراتی بر سر زبانهاست.
    ایشان پایه گذار بنیاد صدر هاشمی نژاد بوده که فعالیت خود را در زمینه فرهنگی -آموزشی برای تحصیل دانش آموزان با استعداد اما بی بضاعت ،آغاز نموده است.
    ساخت مجتمع فرهنگی -آموزشی هنزاء
    ساخت مرکز بهداشتی- درمانی هنزاء
    ساخت پل و ایجاد راه از اهم فعالیت های ایشان در شهر هنزاء می باشد.

  17. جناب مقبلی عزیز، من از اقدامات خیرخواهانه آقای هاشمی‌ شنیده‌ام و جای تقدیر دارد اما نیازی نیست برای احترام به یک فرد ایشان رو به مسائل دینی، آخوندها و…. نسبت داد. نشان داده شده که دین هیچ نقشی در انسانیت فرد ندارد و یک ادم خوب بدون در نظر گرفتن دین ( بدون داشتن دین) میتواند خوب باشد. نکته دگه اینکه شما از کلمه آخوند بزرگ به عنوان یک واژه‌ای مثبت سعی‌ در بیان خود داشتید، تصور نمیکنم در حال حاضر در کشور ما واژهایی آخوند ، اصطلاح خیلی‌ پر طرفداری باشد. نکته دگر اینکه من بارها بندر هنزا رفته‌ام و اکثر افراد آنجا را میشناسم. نمی‌دانم چرا تا ۱۰-۲۰ سال گذشته این اطلاعاتی که شما بیان فرمودین وجود خارجی‌ نداشت! چرا حال که ایشان (به هر دلیل یا روشی‌) پولدار شده است این همه قصه و … در مورد ایشان و خانواده‌شان ساخته میشود؟! آیا این نوع اعمال و گفتار نیست که باعث مقدس سازی و بت سازی میشود که خود در دراز مدت باعث ایجاد دیکتاتوری و استبداد میگردد!؟ فکر می‌کنم خوبه که ما نحوه تفکرمون و بیانمون رو یه مقدار تغیراتی‌ بدیم. قطعا هر کار خوب که هر کسی‌ می‌کند قابل تقدیر است اما همین و بس. لطفا از افراد بت و خدا و مقدس نسازیم!

  18. سجاد نژاد مقبلی

    به نظر من تأثیر نان حلالی که پدرش بهش داده و تلاش خودش .

    و برداران صدر هاشمی نژاد هم اکثراً دکتر و مهندس هستند.

    حالا شما با عینک خودتون به قضیه نگاه می کنید ، همان عینک بد بینی که ما معمولاً از روی حسادت گاهی وقتا به چشم

    می زنیم و دوستی یا آشنایی وضعش خوب میشه میگیم طرف یا باج میگیره یا باج میده یا دزدی میکنه

    بهتر در مورد دیگران قضاوت کنیم هر کس هر کاری کرده به خودش مربوطه و اصلاً به کسی ربطی نداره .

    وگرنه حساب هم ما با کرام الکاتبین است و فردا جوابگو هستیم.اگه کسی هم کاری کرده اون دیگه الله أعلم و جوابشم

    خودش می دهد.
    و اگه کسی در راه خیر قدم برداشته و داره کاری را برای مردم انجام میده با این حرف ها دل سردش کنیم . البته خود صدر هاشمی نژاد گوشش از این حرف ها پر است.

    چشم ها را باید شست
    جور دیگر باید دید

  19. دوست عزیز شما ظاهراً نوشتهای من رو درست نخوندین! ظاهراً حس همشهری بودن، چشمان شما رو به روی هر نظر متفاوتی بسته است! اولا من گفتم هر کسی‌ کار نیک‌ انجام دهد قابل تقدیر است و از جمله آقای هاشمی‌. دوم اینکه تاثیر نان حلّال رو شما از کجا آوردین؟ می‌شه یه چندتا تحقیق اثبات شده در ارتباط بین نان حلّال و موفقیت بیارید!؟ متاسفانه ذهن شما بیش از اینکه منطقی فکر کنه، دینی فکر میکنه که لزوماً با منطق هم خوانی نداره! من در نوشته قبلیم هم تاکید کردم، به جای نسبت دادن به دین و آخوند ، از بیانات منطقی‌ و دلیل استفاده کنید. نکته دگه اینکه این چشم ماست که واقع بین است نه شما. خنودهی بسیاری هستند که چندین دکتر و استاد دانشگاه یا مهندس دارند اما از این همه ثروت اون هم در مدتی کوتاه و … خبری نیست! شما نگاهی‌ به شغلهای ایشون داشته باشید. فکر می‌کنید بانک داری در سیستم حاکم فعلی‌ چگونه میتواند موفق باشد!؟ یا شغلهای دگهی که ایشون داشتند!؟ وارد جزئیات نمی‌شم و امیدوارم که موفقیت ایشون حاصل تلاش و توانمندی ایشون باشه. شخصاً خوشحال میشم اگه یه همشهری من در این سطح موفقیت رسیده باشه و باز هم تاکید می‌کنم کارهای نیک‌ و مثبت آقای هاشمی‌ قابل تقدیره و واقعا جای تشکر داره، اما باز بت سازی، مقدس سازی، غلو کردن، به دین و … چسپوندن رو در نیاریم که عامل مشکلات بسیاریست و در همه حال یاد بگیریم منطقی‌ صحبت کنیم.

  20. جهت روشن شدن ذهن دوستان ذکر چند نکته لازم و ضروری است
    ۱- فضای آلوده به رانت و رشوه در کشور بیشترین نقش رادر زندگی امثال آقای صدرهاشمی بازی کرده و می کند،علیرغم اینکه تلاش و همت ایشان واقعا ستودنیست
    ۲- نیت خیر قاعدتا با سکوت بهتر برآورده می شود تا بوق و کرنا به راه انداختن ،بسیارند افرادی که در این مملکت میلیاردها پولشان را در راه خیر خرج کرده اند اما بنی بشری خبر دار نشده است
    ۳-
    ۴- نیت خیر امثال مهندس صدرهاشمی را باید از وضع نا بسامان کارمندان و اقوام ایشان جویا شد

    ۵- استثمار نیروی کار با نپرداختن بموقع حقوق (برای ایجاد حسابهای نجومی)و یا بهره کشی بناچار در فضای بیکاری کشورمهمترین عامل در رشد تصاعدی ثروت مدیران شرکتهایی امثال شرکت ایشان بازی کرده و می کند .نا گفته نماند اینچنین مواردی در ایران بسیارند

  21. میلاد کریمی رابری نسب

    با سلام خدمت تمامی عزیزان که راجع به موضوع مهندس صدر هاشمی نظر دادن
    من امیدوار بودم عزیزان به جای لغات چگونه،چه جوری و برای چی،پولدارشدن آقای صدر،موضوع و موضوعاتی رو دنبال میکردند که بتواند باعث به فکر افتادن مسئولانی باشد که در شهرمان و استانمان زندگی می کنند ولی متآسفانه کاری به تفکرات و البته سرمایه اقای صدر و دیگران سرمایه گزاران این خطه ندارند به کنار،حتی باعث جذب سرمایه گزار از دیگر شهرهای کشورمان هم نشده اند.در جهت بهبود وضع بیکاری جوانان،اقتصاد و همچنین خصوصی سازی در این خطه بحث کنیم. راجع به چه کنیم تا شهرستان رابر در خور نامش و قدمتش در کشور و جهان کنونی شناخته شودچرا نباید در خطه ای که دم از دکتر و مهندس،پروفسور و سرمایه گذار میزنه حتی با وجود زیربنا های بسیار به عنوان مثال در خصوص گردشگری که امروزه جذب توریزم یکی از راه های جذب سرمایه گذاری است بحث کنید و صدای خودتان را به گوش مسئولین برسانید.ولی متآسفانه امکانات بسیار و بسیار در حد کم در شهرستان رابر موجب شده است تا امکاناتی از قبیل رفاهی،اقتصادی،پزشکی،ورزشی و غیره و غیره کم باشد یا نباشد تا با مشکل جمعیت و کوچ افراد مواجه باشیم چرا باید حسرت بخوریم یک بزشک متخصص در شهرمان نیست در صورتی که پزشکان و متخصصان زیاد و بزرگی در کشورمان از این خطه کوچ کرده اند.به امید رابری آباد با آبادگرانی از همین خطه.
    با کمال تشکر از تمامی شما بزرگواران

  22. ۱۰۰% یه لابی قوی داشته وگرنه چجوری میتونه اولین بانک خصوصیو بزنه؟!!

  23. سلام اقای پارسایی فکر نمیکن که اطلاعاتی که در مورد جناب مهندس صدر هاشمی روی سایت قرار دادین دیگه قدیمی شده وباید از روی سایت برداشته بشه چون اینجوری حس حسادت همشریان محترم رابریتون کمتر میشه ودیگه در اتش حسادتی که ازش گور گرفتن نمیسوزن ودیگه بیش از این دیگران را مورد تحمت قرار ندهند و بنده باحال همشهریان هنزایی خودم غبطه میخورم ومیگم خداوند اتش قبر اون کسی را زیاد کنه که باعث شد منطقه هنزا از شهرستان جیرفت جدا بشه وبه رابر ملحق بشه ودرضمن جناب اقای مهندس هاشمی تا حالا خیلی نجابت به خرج دادن که از شما به دلیل این همه بی حرمتی شکایت نکرده اند شما از اقای هاشمی اجازه گرفتین که اطلاعات مربوط به ایشون را روی سایت قرار دادین

  24. سلام جناب امیری عزیز.
    عذرمیخوام بنده دقیقا متوجه منظور شما نشدم!
    الآن شما بنده رو محکوم میکنین به اینکه چرا گوشه ای از زندگی نامه یکی از مفاخر شهرم رو در اختیار عموم گذاشتم؟
    یا اینکه سعی دارین از به کاربردن هر کلمه ای برای بیان خشم خودتون نسبت به تقسیمات سیاسی وزارت کشور استفاده کنین!؟

    ممنون میشم اگه شما دسترسی به جناب مهندس صدر دارین ایشون رو از این نوشته باخبر کنین تا خودشون در مورد شکایت کردن یا نکردن تصمیم گیری کنن!

    جامعه ما از بالاترین مسئول تا پایین ترین اون همواره مورد تهمت بوده و هستن.
    من قضاوت در مورد کسی نمیکنم . فقط اشاره میکنم به این ضرب المثل :
    آن را که حساب پاک است
    از محاسبه چه باک است…

  25. همه ما روی همشهریانمان تعصب داریم. این تعصب ( به طور کلی‌ و در همه امور) زیر بنای مشکلات است و مانع پذیرفتن حقیقت. دوستانی که انتقادات دوستان دگر رو به حسادت و کوتاه نظری یا تقسیمات کشوری ربط میدهند، قدری به وجود تعصب در خود شک کنند، به اینکه احتمالا تعصب مانع دیدن حقیقتیست که از روز روشنتر است! همنوجور که دوست عزیز رضوان نیز فرمودند، کار خیر هم باید متناسب با نیاز جامعه باشد هم نیاز به هیاهو و سرو صدا ندارد. من بارها از خدمات آقای هاشمی‌ عزیز تشکر کرده‌ام دست کم ایشان از افرادی که به هر روش ثروتمند شده اند اما کار سودمندی نیز نمیکنند بهتر است اما یاد بگیریم که برای سلامت آینده جامعه از ایشان و افراد مشابه بت سازی و… نشود که عامل مشکلات متعددی در آینده خواهد بود. یادمان باشد قدر دانی و تشکر با بت سازی و اغراق و… متفاوت است.

  26. ضمن خسته نباشید به همه دوستان و مسئولین پر تلاش سایت رابر
    همین که دوست عزیزمان گفته اند که از آقای مهندس هاشمی بت سازی نشود!!!!
    آیا بهتر نیست این مطلب از صفحه سایت حذف شود و اقدامات خیر خواهانه ایشان در جای جای کشور در روی سایت قرار نگیرد تا به قول دوستان نه بت سازی شود و نه عملکرد ایشان مورد سوءظن قرار گیرد و آقای هاشمی اینطور شخصیت بزرگی جلوه کند و این خود در آینده باعث شده که عملکرد این شخصیت زیر سؤال اکثر دوستان که به نحوی ایشان را شناخته یا نه قرار گیرد و درباره اش اظهار نظر کرده و به او بر چسب هایی وارد شده(رانت خواری و…
    آیا لازم است
    شخصیت های محبوب و معروف شهرمان اینقدر بزرگ جلو کنند .بهتر است بدانیم همین ها که خودمان نوشته ایم
    فردا باعث می شود که همین موارد در رسانه ها و دنیا مثل توپ صدا کند.
    بهتر است آقای پارسایی به عنوان مدیر محترم سایت به فکر مشکلات و مباحث احتمالی در آینده باشند.
    زیرا زیر سؤال قرار دادن شخصیت افراد و یا ایراد اتهامات و برچسب ها به ایشان در فضای اینترنتی جرم محسوب می شود
    و طبق ماده «۱۶» قانون جرایم رایانه‌ای هتک حیثیت و نشر اکاذیب جرم محسوب می شود.
    حالا دوستان بگویند از روی تعصب بوده!!!!
    مراد ما نصیحت بود گفتیم
    حوالت با خدا کردیم و رفتیم

    • من از شما میپرسم “همشهری” عزیز :
      رئیس جمهور چند نفر مخالف و منتقد داخل خود ایران دارن !؟
      آیا این دلیل میشه که رسانه ها هیچ خبری رو از رئیس جمهور پخش نکنن فقط به این دلیل که ممکنه برخی منتقد ها انتقاد کنن یا مخالف ها سعی در تخریب چهره داشته باشن!؟

      آزادی بیان یعنی هرکسی حرفش رو بزنه،طرف مقابلش بشونه و با عقلش بسنجه،اگه اشتباه بود نپذیره…

      من جلوی انتشار نظرات رو تا جایی که توهین به شخصی نباشه نمیگیرم.

      ضمن اینکه دوستی فرموده بودن “فضای آلوده به رانت…” مطمئنم ایشون منظورشون متهم کردن مهندس صدر نبوده،بلکه کل فضای حاکم بر زمینه فعالیت رو گفتن…

  27. جناب همشهری،

    تجزیه و تحلیل بسیار منطقی‌ شما!!! متأسفانه راه کلام را می‌بندد! منطق شما اینقدر جای تاسف دارد که ترجیح می‌دهم سخن نگویم! …

  28. خطاب به همشهری:

    ظاهراً شما قانون تعیین می‌کنید اینجا! ظاهراً آنچه که در جمهوری اسلامی جرم است بیان حقایق است! در ضمن شما که قانون می‌دانید، تهدید افراد جرم است! شما بر چه اساس برادر گرامی‌ و پر تلاش جناب پارسایی را تهدید می‌کنید با توجه به اینکه ایشان فقط انتقال دهنده نظرات افراد است !؟ خوب بود ایشان حرفهای خیلی‌ اندیشمندانههههه… شما رو حذف میکردند؟ میشود بگویید منطق شما بر چه اساس استوار است!؟ عدم تحمل نظر ناموافق یکی‌ از معضلات جامعه ماست.

    عقب مندگی کشور ما بی‌ دلیل نیست! چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!

  29. جناب آقای صادقی من کسی را تهدید نکردم ظاهراً درست مطلب را نخوانده اید
    من گفتم نشر اکاذیب و توهین به افراد طبق ماده ۱۶ قانون جرایم اینترنتی جرم محسوب می شود و با متخلف برابر مقرارت برخورد می شود. و خود آقای پارسایی به عنوان یک فعال اینترنتی باید این مسئله را بهتر بدانند.
    و آقای درتاج عزیز به حال خودتان تاسف بخورید زیرا در جامعه متاسفانه افرادی هم که می خواهند کار کنند بعضی ها این وسط موش می دوانند و نمی گذارند که آن منطقه پیشرفت کند و فعالیتی هم صورت گیرد.
    کاش تو هر منطقه ای دو تا حاج احمد امین و صدر هاشمی بودند که زمام امور را بدست بگیرند و آن منطقه را به سوی پیشرفت سوق دهند.
    به امید چنین روزی

  30. جناب آقای پارسایی شما هروقت که جوابی برای گفتن ندارید منظور ما را متوجه نمیشین بنده شمارا متهم نکردم که چرا به معرفی مشاهر شهرستان پرداختید منظور من این بود که هرنکته مکانی دارد معرفی مشاهیر خوبه. ولی نه در سایتی که مردم اون شهر بخصوص افرادتحصیل کرده اون سطح فکر شون در این حد باشه که همش دنبال حاشیه باشند و متا سفانه دلیل عمده عدم پشرفت شهرستان رابر نسب به سایر شهرستانها همین حاشیه پردازیهاست

  31. نیک اندیش عزیز باید در جواب شما بگویم بنده در مورد هیچ مسله ای اغراق وبه گفته. شما بت سازی نکردم من فقط اعتراضم را در مقابل توهین به یک فرد محترم. که برای پشرفت زاد گاهش تلاش می کندابراز کردم. واگر کسی هم اغراق کرده باشد خود شما رابری ها هستین که زندگی نامه آقای هاشمی را روی سایت قرار دادین وگرنه در هیچ کدام از سایت های هنزا مطلبی در مورد ایشان وجود ندارد ونیازی هم به این کار نیست چون مردم هنزا از نیت خیر اقای هاشمی به خوبی خبر دارند وبه شما هم توصیه می کنم در مورد موضوعی که از آن. اطاع ندارید اظهار نظر نفرماید

  32. نگار یعقوبی

    اقای البرز سلام مارا هم پذیرا باش.باهات موافقم میدونم چی نوشتی.ولی حق با مدیریت سایت است

  33. بخشی از یگانگی هر آدم در تمایز دیدگاه و چگونگی نگرش او به جهان است
    با تشکر از شما اقای پارسایی
    من فکر می کنم اقای صدر هاشمی نژاد انسانی موفق با قدرت درک بالا است چون توانسته در شهر و کشور خود کار خلق کند اگر خوب نگاه کنید می بینید که رابر ادم های سرمایه دار زیادی دارد ولی چگونه از سرمایه خود استفاده می کنند فقط به نفع خود و فرزندانشان اما اقای صدر هاشمی نژاد بنیانگزار بانک اقتصادنوین توانست بسیاری از فرزندان این مملکت را در زمانی که بیکاری و تبعیض بیداد می کرد به آرمان های خود برساند اگر بدون غرض نگاه کنیم خوب متوجه می شویم پس خوب فکر کنید که که چگونه قضاوت می کنید

  34. سلام من یکی از نیروهای شرکت اقای هاشمی هستم خود ایشان واقعا انسان شریفی هستن امامهمترین اشکال اینجاست که از وقتی مهندس طاهری فوت شدن خدایش بیامرزد شرکت دگرگون شده حقوق کارگران ۶ ماه عقب میوفت حق کارگر خورده میشود و بسیاری مزایای کارگران پرداخت نمیشود به جناب هاشمی بفرماید این است زیر مجموع شما ۰۹۱۸۵۷۷۳۷۹۷

  35. به عنوان یکی از اهالی بندر هنزا از داشتن مغزهای مبتکر و نابی که در این منطقه با تلاش و پشتکار افتخار جهانی می آفرینند و فراموش نمیکنند از کجا آمده اند و باز هم به فکر مردم محروم زادگاهشان هستند آرزوی موفقیت و طول عمر برای آقای صدر هاشمی و خانواده عزیزشون دارم.ساخت این مجموعه نشانه علاقه ایشان به علم و درک فقر و نداری در منطقه هنزا و حومه میباشد که با جذب استعدادهای زیادی در این منطقه اینده استان کرمان و ایران روشنتر خواهد شد.آقای صدر هاشمی تبریک عرض میکنم و امیدوارم با آسفات جاده های شهر هنزا و بندر دعای خیر مردم این منطقه بدرقه راهتان باشد.

  36. با سلام .
    بذازید به عنوان رابری یک چیز را به اشتراک بگذارم.الان میگیم مهندس تحصیلیکرده ها زیاد هستند اما آیا همین تحصیلکرده ها کارآمد هستند.در یک کلام خیر .در واقع تا خود را به چالش نکشیم تا زمین نخوریم نمی توانیم کارایی داشته باشیم پس به جای نقد تفکر ناب را به کار گیریم و فقط رمز تلاش +تلاش+ تلاش +هوش رابری را به کار گیریم تا بهترین را به دنیا عرضه کنیم.از طرف رابری در راه کانادا.امیدورارم بعد از برگشت هران چه دارم در اختیار شهرم بگذارم.

  37. با عرض سلام و احترام
    احتراما باستحضار میرساند اینجانب هادی فیروزی رابط فرهنگی کانون فرهنگی و هنری یاران غدیر مسجد امیرالمومنین روستای سردره از توابع بخش مرکزی بندرعباس استان هرمزگان از شما طلب در خواست کمک مالی و یاری به این پایگاه اسلامی و مقدس می نمایم.
    مدت شش ماه پیش دستگاه آمپلی فایر و بلندگویی را برای مسجد با مبلغ سه میلیون و هشتصد هزار تومان را به صورت اقساط و با ارائه دو فقره چک خریداری کردیم،اما با مشکل مالی روبرو شدیم و توان پرداخت آن را نداشتیم ،در حال حاضر نیز هر روز فکر ما شده برگرداندن پول دستگاه چون هر روز صاحب فروشگاه با ما تماس میگیرد برای گرفتن بدهی خود.خواهشمند است در این راستا هر چه در توانتان هست ،مساعدت لازم را مبذول فرمایید.
    این را هم مد نظر بگیرید که درخواست اینجانب سوء استفاده از شما نیست …
    با تشکر فراوان
    شماره کارت : ۶۰۳۷۷۰۱۰۹۴۹۸۳۵۱۴ بانک کشاورزی

  38. با سلام .
    جناب پارسایی میشه لطفا ایمیل شخصی شما رو داشته باشم ؟؟؟

  39. فدایی داری آقای صدر

  40. با سلام
    من به همه رابری ها حق میدهم که چشم دیدن پیشرفت و مفاخر شهر هنزا راندارند
    دلیل این همه تهمت و افترا هم همین میتونه باشه امیدوارم در آینده ن چندان دور هنزا به اوج برسه و مستقل از شهرستان رابر عمل کنه

  41. با سلام:
    در میان این همه نظرات متناقض و بعضا چاشنی گرفته از حس حسادت که برخی دوستان رابری راجع به آقای صدر بیان کردند اینجانب وظیفه میدانم به عنوان یکی از کارکنان مجتمع صدر مواردی را بیان کنم:
    دوستان عزیز آنچه که بنده طی دو سال همکاری با مدارس زندگی عایدم شده آن چیزی نیست که شما میفرمایید
    ایشان واقعا مرد بزرگواری بوده و هست و هدف ایشان از راه اندازی این مجموعه کمک به ریشه کردن فقر علمی در این منطقه میباشد که به نظر بنده مشکل اصلی مملکت ما و جوانان ما عقب ماندگی های علمی و تحصیلات آکادمیک صوری و ناکارامد میباشد که نیازمند افکار بزرگ چنین افراد بزرگی میباشد. و واقعا به صلاح نیست با زدن تهمت های بی مورد نظیر رانت و رشوه و استثمار نیروی کار و … باعث تخریب چهزه چنین افراد شریفی شده و اسباب بی علاقگی ایشان را نسبت به زادگاهش فراهم کنیم
    ضمنا شما رابری ها هم تا جایی بنده میبینم بی نصیب نبوده و خدا را شکر فقط در همین مجموعه آموزشی قریب به ۵۰ نفر رابری مشغول به کار شده و امرار معاش میکنند
    پس به قول سهراب بهتر این است که (چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید)

  42. میشه شماره موبایل یا ز ایمیل به بنده از ایشون بدین

  43. مهری فدایی زیارت

    اینجانب مهری فدایی زیارت کارشناس ادبیات انگلیسی ۳۹ ساله قصددارم آموزشگاهی در زمینه تدریس زبان انگلیسی دائرنمایم خودم این بودجه مالی را ندا رم لذا به همکاری شما نیازمند میباشم ازهمکاری شما متشکرم شماره تماس: ******

  44. سلام خسته نباشید جوان۲۶ساله ام جهت ساخت مسکن نیاز به پول داشتم البته در تهیه میلگرد به مشکل برخوردم وامم میدن اما بیست درصد نگه میدارن با درصد زیاد خودشون میگن۱۸ اما ۳۰درصد تموم میشه براهمین فعلا بر نداشتم میخواستم خواهش کنم ببینم شما میتونین یه کار ثواب برام انجام بدین ۶۱۰۴۳۳۷۰۶۵۹۷۳۹۱۷ اجرتون با خدا ممنون

  45. باسلام آفرین وصد آفرین بر کردار اقای صدر هاشمی جوان ۲۹ ساله ونیازمن شغل وکمک مالی هستم که درخواست مساعدت مینمایم

  46. باسلام اینجانب بدلیل مشکلات مالی وخانوادگی وگرفتاری از جناب آقای صدر هاشمی در خواست کار در شرکتهای زیر مجموعه وبانک خصوصی ایشان رادارم اگرمساعدت فرمایید ممنون میشم

  47. با عرض ادب واحترام سلام خسته نباشید جناب اقای صدرهاشمی (چندنفر بهم گفتند شما ادم خیری هستید ) ،اینجانب محمدهادی قربانی.فرزند اکبر.من ۳۰سال سن دارم،چندین سال نامزد دارم،ولی بعلت مشکلات مالی و اجاره نشینی نمی توانم ازدواج کنم،مدتی هم هست،مصالح ساختمانی گران شده،و خشکسالی کارگری نیست،من نیز فن خاصی بلد نیستم جز کارگری،اطرافیانم هم توان مالی ندارند کمکم کنند ازدواج کنم،تصمیم گرفتم برای شما نامه بفرستم،شاید فرجی شد،خواهشمندم اگر امکان داره به من کمک مالی کنید ازدواج کنم و بهتر زندگی کنم مدتی هست اجاره خونه برام مشکلی بزرگ شده،اگر یه کمک کوچکی اندازه اجاره خونه به من کمک کنید،یه مشکل بزرگ من حل کردید بخدا روم نمیشه اینها حضوری بیام بگم.خیلی ممنون و متشکرم از زحمات شما.شماره تماس من ۰۹۳۳۶۱۶۶۴۷۷٫مجبور نبودم شماره عابرم نمیفرستادم.شماره عابر بانک رفاه (۵۸۹۴۶۳۱۵۳۵۹۸۹۰۸۱)بنام محمدهادی قربانی.تو راخدا کمک کن.موفق،سربلند و سلامت باشی در پناه الله

  48. من اهل همان زادگاه هنزام ولی فراموش نکنید منطق زندگی مهمه منطقه مهم نیس .ان دسته هم ک نژادگرایی دارین بجای اینچیزا ایشونو الگو قراربدین اونوقت خودتون هوار بزنید ک اهل کجایید..

  49. انشالله موفق و پیروز باشن ایشون
    واقعا اگر کسی باهوش و سخت کوش باشه، فرصت های خوبی تو کشور عزیزمون برای پیشرفت و موفقیت هست
    مرسی از مطلب خوبتون

  50. باسلام وعرض ادب بمحضرجناب اقای محمدصدرهاشمی نژاد بنده مجید محمدی معلول قطع کامل پای چپ باوجودهزاران مشکلات وگرفتاری بعلت مشکل مالی که دارم یکسال است که زن وبچه.هام روندیده.ام وباوجود.دوپسربچه۴-۷ساله باتقاضای طلاق همسرم زندگی بنده حقیر ازهم پاشیده میشه که درعین به مسائدت مالی نیازمبرم رادارم باتشکر برادرکوچک.شمامحمدی۰۹۱۴۸۰۷۴۹۴۷:۲۲۵۱۱۹۴۸

  51. تو گفتی ، ما هم باور کردیم.
    دلایل پیشرفت شما سه چیز بوده
    فساد .فساد. فساد

  52. خیلی جالبه که از یه ادم فاسد به این شکل بت ساختید!!!
    و ایشون رو جزو مفاخر میدونید
    البته شاید ایشون کار مثبتی هم انجام داده باشن اما برای آشنایی کامل با ایشون و خانواده ی محترمشون بهتره برنامه صفحه اخر مورخ ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ رو ببینید تا متوجه بشید ایشون و خانوادشون چی هستند البته پسر ایشون الان در امریکا بخاطر پولشویی در زندان تشریف دارن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Rabour.ir