“پرواز هنزا” به قلم مهندس کاووس نگینی نوشته ایست بسیاز زیبا از توصیف سفر به هنزا به همراه کاروان شرکت کننده در گردهمایی بنیاد صدر هاشمی که خرداد ماه امسال (۱۳۹۱) در هنزا برگزار شد .
دانلودمتن کامل در فایل PDF با حجم ۱٫۴ مگابایت
صبح روز چهارشنبه ۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۱ مهمانان هواپیمایی ماهان همگی مقصد خاصی را تکرار می کردند :هنزا!
مهمانان این پرواز دارای تخصص های متنوع در رشته های مهندسی ، اقتصاد ، بازرگانی ، مدیریت ، پزشکی و .. از نهادها و موسسات تخصصی مانند اتاق بازرگانی تهران ، بانک اقتصاد نوین ، شرکت بین المللی استراتوس ، انجمن مدیران و متخصصان اقتصادی و صنعتی ، انجمن شرکت های ساختمانی ، انجمن نفت ، گاز و پتروشیمی، انجمن راهسازی ، کنفدراسیون صنعت و..بودند این مهمانان و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، مقامات وزارت آموزش وپرورش ، وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، وزارت راه و شهرسازی ، وزارت کشور برای “درانداختن طرحی نو” عازم هنزا گشته بودند.آنچه این جمعیت فرهیخته ، تاثیرگذار ، متنوع و متکثر را از سراسر ایران گرد هم آورده بود چیزی نبود جز تنوع وتکثر نقش آفرینی ها ، تخصص ها و توانایی های بالفعل جناب آقای مهندس محمد صدر هاشمی نژاد، فرزنده شایسته وبلند پروازهنزا ؛که با همتی بلند ، رویکردی توسعه گرا ، ذهنی خلاق و بلند پروازی هایی ستودنی تا کنون خدمات ارزشمندی در کشورمان بنا نهاده است .هنزا شهری است کوهستانی در شهرستان رابر، استان کرمان که با طبیعتی زیبا ، درختانی کهنسال ، اکوتوریسمی بی نظیر نگین منطقه سردسیری بهشت گونه رابر گشته است.۶۰ سال قبل در خانواده ای اصیل ، علم دوست و مردم دار کودکی پا به عرصه هستی نهاد که امروزه نه تنها افتخاری برای هنزا ، رابر ، کرمان بلکه کشورمان، ایران است .کشوری که به علت وجود وحضور سیاهرنگ نفت وعوامل تاریخی عجیب وغریب در چنگال و چنبره ناکارآمد و فرصت سوز اقتصاد دولتی گرفتار شده است تا در جوار کره شمالی و کوبا ؛ بیش از هشتاد درصد اقتصاد آن دولتی باشد منطفی است که کار ، خلاقیت ، نوآوری وکارآفرینی به عقب رانده شود و در بوته فراموشی.
اما دو دهه قبل فرزند دانا، شجاع وچابک هنزا با تنها سرمایه خود ( پشتکار فراوان)بر خلاف نص قانون اساسی وقت همت به تاسیس اولین بانک خصوصی کشور می نماید واین شنای خلاف جریان آب ایشان، سرآغازی برای تاسیس چندین بانک خصوصی ، رونقی برای شرکت های خصوصی و مهمتر از همه تامل و فرصتی برای تفسیر وبازخوانی مجدد اصول اقتصادی قانون اساسی توسط مقامات عالی کشور میگردد.در کشوری که برای فرماندن راندن بر فروش خام گونه نفت خام وتقسیم این گوشت قربانی؛ چه ها نمیکنند وچه دعواهای حیدری ، نعمتی بوجود نیامده وچه فرصت ها و سرمایه ها هدر نرفته است.ایشان با پشتکار بسیار به صدور خدمات فنی ومهندسی همت می نماید ، با تاسیس یکی از بزرگترین شرکت های پیمانکاری عمومی ( General Contractor ) یعنی شرکت بین المللی استراتوس پرچم ایران وایرانیان را در محیط رقابتی جهانی از پاکستان تا ونزوئلا برافراشته نگه می دارد تا همچنین برای نسل نو و نواندیش این کشور امیدی وجود داشته باشد که با مشکلات عدیده و ندیده اقتصادی ،اجتماعی،قانونی ،سیاسی وتاریخی باز هم می توان ار راهی غیر از فروش مواد نفتی ، معدنی ،مواد خام ودلالی خلق ثروت نمود و با افتخار زندگی کرد.پیشرو بودن و موفقیت ایشان این ندا را به متخصصان و جوانان ما می رساند که امروزه جهان بیش از هر عصری دیگر میدان و صحنه مسابقه اقتصادی شده و اقتصاد مبتنی بر رقابت بیش از هر زمانی دیگر به علم ، دانش ،فکر و اندیشه متکی گشته وتنها وتنها در عرصه رقابت ، موفقیت جوانه می زند برندگان مسابقه ملت هایی و گروههایی هستند که مختصات ومنابع باارزش زمان را بشناساند وبه تعبیر مولای متقیان ” فرزند زمانه خویش باشند “
اکنون پس از سالها تجربه ورقابت در عرصه جهانی ، دنیا دیدن ، آموختن، جستجو کردن و اشراف بر پیچیدگی های کارافرینی اجتماعی و نوآوری در کشور پرچم نوگرایی تازه ای را بر شانه های ستبر وبلندش نهاده ودر پهنه ۳۳ استان با صدای بلند و رسا فریاد می زند که توسعه پایدار نیازمند انسانهای توسعه یافته و زیربنایی محکم ومبتنی بردانش ومدیریت است و این حاصل نمی شود الا اینکه از پیش دبستان تا دانشگاه وپس از آن انسانهای مستعد و مجهز به دانش ومدیریت حرفه ای تربیت شوند ؛ این حاصل نمی شود مگر اینکه واقعا آموزش و پرورش تحول پیدا کند و واقعا کارخانه انسان سازی شود این حاصل نمی شود مگر اینکه تفکر راهبردی ، برنامه راهبردی و مدیریت راهبردی برای توسعه پایدار کشور تدوین وبا درایت وتدبیر انسانهایی بلند همت و عاشق پیگیری شود.آمورش موهبتی الهی است که چون کیمیا ،مس وجود را زر می نماید اما دریغ و افسوس در هیاهوی روزمرگی این مرز وبوم گم شده است ویا بصورت کلیشه ای وشعاری گشته است و صد دریغ اگر فقر و محرومیت هم برآن چیره گردد .مهندس صدر هاشمی نژاد همین نکته را به فراست و زیبایی تمام مد نطر قرار داده است و درنطر دارد طرحی نو دراندازد وفلک راسقف بشکافد.”به این منظور برای فراهم آوردن زمینه ها وبستر های رشد در عرصه ملی وبه منظور بهبود در ارایه خدمات فرهنگی ، آموزشی هنری، پژوهشی مبتنی بر جدیدترین روش های علمی و تجربی بنیاد صدر هاشمی نژاد را بنیان نهاده است “
این نکته زمانی تمام وجودم را مخاطب قرار می دهد که در ارتفاع چند هزار پا از سطح دریا و بر فراز آسمان ابی کویر مهماندار باوقار هواپیما با بیانی شیوا میگوید ” از طرف خود ، خلبان پرواز و خانواده محترم صدر حضور مهمانان فرهیخته بنیاد صدر را گرامی داشته وخوش آمدمیگویم ” . هواپیما دقایقی بعد در فرودگاه بین المللی کرمان فرود می اید به احترام همت بلند خانواده صدر مهندس نجار استاندار محترم ومهندس جلال پور رییس پرتلاش اتاق بازرگانی ودیگر مفامات محلی استان با آغوشی باز ورویی گشاده به استقبال مهمانان می آیند و با بدرقه مهمانان تا اتوبوس های رنگارنگ ومجهز مراسم به سمت هنزا همراهی میکنند.پس از عبور از شهر کرمان و گذشتن از کنار باغ تاریخی شاهزاده و مقبره شاه نعمت الله ولی در ماهان وهمراهی رشته کوههای هزار به سمت شهر تاریخی راین حرکت می نمایند.ساعت ده صبح در کنار آبشار معروف راین توقفی کوتاه و فرصتی برای خوش وبش مهمانان که هرکدام فردی مهم وتاثیر گذار در عرصه ملی و هم اکنون عضوی از کاروان مراسم پرواز هنزا گشته اند بوجود میاید ، ساعت ۱۳ به زیارت امام زاده سید احمد ، شهر سردسیری ساردوئیه می رسیم تا در هوای بهاری همراه با ترنم قطرات باران شکرانه ظهر وعصر را بر پا داشته ومهمانان مدهوش از طبیعت زیبا وهوای دل انگیز این منطقه هستند وسپس حرکت به سمت هنزا ؛ هنزا حالا دیگر نقشی تازه یافته ،که در همان ساعات اولیه صبح درپیشانی صفحات چندین خبرگزاری ، تلکس خبری و وب سایت ها بعنوان میزبان اولین مجمتمع آموزش فرهنگی قرار گرفته است.ورود به هنزا حال وهوایی دیگر داشت انگار به تعبیر سیمین دانشور ” آنروز ، روز عقدکنان(پرواز) هنزا بود ،بزرگان با هم شور کرده بودند و نان همت و توسعه پخته بودند که نظیرش تا آن وقت ندیده بودند”
محمد صدر هاشمی نژاد با شانه های بلند ، چشمان نافذ و لبخند زیبایش به همراه احمد برادرش ، دوستان ودست اندر کاران به استقبال مهمانان می ایند ومحبت وصمیمیت را در طبق اخلاص نهاده و ورود انها را خوش آمد می گویند اهالی محترم شهر هنزا و مسولین محلی شهرستان و روستا ها وشهرهای اطراف نیز با مهمان نوازی خویش و استقبال از مهمانان گل را به سبزه اراسته ؛ لحظاتی زیبا و خاطره انگیز برای مهمانان رقم می زنند وانها را برای صرف ناهار به سمت باغ ویلا راهنمایی می نمایند.حالا هنزا میزبان حدود هزار مهمان فاخر از سراسر ایران : تبریز ، تهران ، مشهد ، اهواز ، کردستان ، همدان و… انگارایران کوچک گشته است و به همان نسبت تعهد مسولیت برایش گران به اندازه پهنه ایران؛ در فضایی مملو از جوش وخروش ، بر بلندای هنزا ، در کنار کوهسار وسایه سار درختان گردو با همراهی رقص باد وباران در جایگاهی زیبا و به یاد ماندنی مراسم آغاز می گردد آقایان دکتر حاجی بابایی وزیر محترم آموزش وپرورش ، مهندس باهنر نایب رییس محترم مجلس، مهندس نجار استاندار کرمان ، دکتر منظری نماینده شهرستان ،حاج آقا محرابی زاده امام جمعه شهرستان واحمد امین رییس شورای شهر هر کدام با بیانی و از وجهی این کار سترگ را تشریح واهمیت آن را تبین نمودند و با جدیت ، همکاری وهمراهی خودشان را اعلام کردند .سپس دل و احساس مهمانان را با نی وآواز محلی دیار جنوب کریمان، پذیرایی و همزمان با شور و کف مهمانان کلنگ افتتاحیه اولین مجتمع آموزشی – فرهنگی بنیاد صدر زده شد.اکنون هنزا به نمایندگی از ایران و به مثابه پایلوت طرحی استراتژیک، دوران جدیدی در پیش دارد .تا الگویی مناسب برای پرورش مدیران و متخصصان اینده این مرز وبوم گردد طرحی که قرار است در ۳۳ استان کشور نخبگان را گلچین و با مجهزترین و مدرن ترین سیستم آموزشی به مرحله خودشکوفایی برساند . مدیریت موثر و کارامد این پایلوت در هنزا ضامن برنامه مدون و موفقیت چشم گیر آن در ۳۳ استان است .و این بس مرحله ای خطیر و طزبناک است.
جمعیت غرق در شادی و امید ؛ نگارنده همچنان در فکر است که پرواز هنزا باید وشایسته است نقشه راه پرواز ۳۳ استان کشور را ترسیم نماید .باید بلند شد و پرواز هنزا را دست یاری رساند .
به امید موفقیت پرواز هنزا کاووس نگینی
سلام این مطلب در نشریه پایان هفته هم منتشر شده ای کاش برخی سطحی نگری ها میگذاشت وشهرستان رابر وهنزا آبادترمیشد.
تلاشهای جناب صدر هاشمی جای قدر دانی دارد.
کاش این تلاشها و سرمای گذاریها قدری بر اساس آگاهی و دقت بیشتر انجام گیرد تا کارایی و فواید بیشتری را داشته باشد. افتتاح مرکز آموزشی در یک شهر کوچک وچه بسا بگوییم روستای هنزا، واقعا فاقد عملکرد و فواید لازم است و کمتر نخبگانی را میتواند در شرایط فعلی از سراسر کشور جمع کند، چون کمتر کسی حاضر است از نقاط مختلف کشور بیاید و در این روستا زندگی کند.
همچنین شنیدهام ایشان قصد تاسیس یک بیمارستان رو هم در منطقه هنزا دارند. واقعا ساخت یک بیمارستان که احتمالا باز هم استفاده عملی چندانی در یک شهر کوچک نخواهد داشت آیا اتلاف سرمای گذاری نخواهد بود؟ گاهی فکر میکنم تعصب بیش از حد به زادگاه بدون در نظر گرفتن مسائل مختلف، خود مشکل ساز است یا دست کم کارایی لازم به میزان تلاش و سرمایه گذاری انجام شده را ندارد.
پیشنهاد اینجانب این است که وقتی مرکز منطقه یعنی رابر با امکانات بسیار بیشتر میتواند میزبان یک مرکز آموزشی پیشرفته و یا یک بیمارستان مجهز باشد، چرا باید این هزینهها در هنزا سرمایه گذاری شود که به مراتب کارایی کمتری دارد؟
البته من در هر حال از تلاشهای آقای صدر سپاس گذاری میکنم اما امیدوارم این تلاشها به نحوی انجام شود که بیشترین بازدهی را به دنبال داشته باشد و این نکته در دیدگاه ایشان مّد نظر باشد. شاید مناسب باشد که ایشان از کارشناسان مربوطه در امور این چنینی استفاده کنند که بازدهی زحمات ایشان بیشتر گردد.
با سپاس
دوست عزیز چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
البته صرفنظر از اقدام تحسین برانگیز اقای صدر که جای تقدیر از ان محفوظ ،نویسنده محترم بیشتر قصد خودنمایی ادبی (البته ناشیانه)از خود را داشته تا گزارش اقدام بی نظیر یک همشهری موفق
همشهری گرامی،
ظاهراً تعصبی که من در صحبتم بیان کردم در مورد خود شما هم صدق میکند با جمله ” چراغی که به…”!
اول اینکه در مورد روا بودن آنچه که صحبت انجامش در هنزا است شک وجود دارد، یعنی تمام صحبت من این است که این چراغی نیست که بر هنزا روا باشد. در واقع نیاز فعلی مردم هنزا نبود دانشگاه یا بیمارستان نیست، بلکه هر یک از این ۲ مورد نیاز به یک سری فاکتورهای خاص دارد که هیچ کدام در هنزا موجود نیست. از دید اینجانب طرحهای مفید و ضروریتر بسیاری میتوان در این روستا ایجاد کرد مثلا کار روی مواردی که به دامداری و کشورزی مردم منطقه کمک کند بر اساس ظرفیتهای آنجا و کمک به مکانیزه کردن آنها. نکته بعدی مثال دگری است که تجربه شخصی خود بنده است برای کارهای خیرانه که فایده چندانی ناداشته است:
در زنگی آباد کرمان کار میکردم ۱۲سال پیش. یازده مسجد در این روستای کوچک ساخت شدهٔ بود، از اهالی محل تحقیقی داشتم و حاصلش این بود که چون هر فردی یک مسجد در محله خود ساخته بود باعث شده بود هر چند خانوار برن یک مسجد و به تدریج این ایجاد اختلاف و دشمنی بین محلهها کرده بود و در انتها چندان کسی در هیچ یک از این مساجد نمیرفت در حالی که قبلان روستا یک مسجد داشت و همیشه هم عدهی زیادی وقت نماز حضور میافتند. افراد آنجا هم احتمالا معتقد بودن که ” چراغی که…”. مثالهایی از این دست بسیارند. نکته بعد این تفکر جدا کردن از همدیگر است. هر شهری بگوید شهر من، بعد هر محلهای و در آخر هم هر خانوادهای بگوید خانواده ما و اینجوری دگر هیچ کس برای دگری کاری نباید انجام بدهد. این نو محدود بینیها بیش از آنکه کمک کننده باشد مخرب است. دنیا در حال برداشتن مرزهای کشورهاست مثل اروپا و شما در اندیشهٔ جدایی روستاها هنوز!!!
دوست عزیز اگر آن روستا به چیزی واقعا نیاز داشته باشد و سرمایه گذاری فراوان در امری در آن منطقه بازدهی کافی داشته باشد صد البته کاریست بجا و ارزشمند اما در غیر این صورت، این اتلاف سرمایه و یا دست کم عدم بازدهی مناسب به ازای سرمایه گذاشته شده است.
جناب آقای درتاج عزیز
اینکه آقای سید محمد صدر هنزایی ورابری بخواهد کاری آموزشی وفرهنگی در زادگاهش انجام دهد خیلی بهتر از آن است که اصلا کاری انجام نشود پیشنهاد میکنم شما نیز تلاش کنید سایر سرمایه گذاران برای باغداری ودامداری ونظایرآن بیایند رابر وهنزا وکرمان قدمی بردارند.
ارادت
اقای درتاج در جواب دیدگاه قبل شما درباره مهندس صدر باید بگو یم که خیلی زیاد پر گوی کردین.
شما سخت در اشتباه هستید میدانیم که حس حسادتتان گل کرده است.
بدان که دلیل عدم پیشترفت وعقب ماندگی جوامع همین حاشیه پردازی های افرادی مثل شماست.
آقای درتاج عزیز
توسعه جوامع خصوصاً جوامع روستایی در بحث آموزشی و بهداشتی و درمانی از ضروریات است
آیا بخش هنزاء که از لحاظ جمعیتی از ساردوئیه جیرفت بیشتر بوده نباید از چنین امکاناتی برخوردار شود آیا حالا که دولت و مسولین مربوطه فقط به فکر آبادانی و پیشرفت شهر خودشان هستند نباید خیرین بومی و محلی روی شهر خودشان سرمایه گذاری نمایند.این اقدامات زمینۀ اشتغال بسیاری از جوانان بیکار را نیز به دنبال دارد.
چرا هر کس سنگ خودش را باید به سینه بزند.
چرا دوستان رابری باید شخصیت صدر هاشمی را اینقدر بزرگ جلوه دهند اینها اصلاً ضروریتی ندارد به جای اینکار بیاید به مسئولین و اعیان و توانگران شهرمان تلنگری بزنیم تا شاید آنها هم قدم خیری بر دارند.
به قول شیخ اجل سعدی شیرازی
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
سلام به جناب مقبلی عزیز
اینکه آقای صدرهاشمی جزو هشت سرمایه گذار برتر ایرانی هستند شکی نیست وایشان نیازی به بزرگ شدن از سوی این پانوشت در یک سایت محلی یا از سوی حقیر وسایرین فکر کنم داشته باشد به جای صحبت درباره افراد پیرامون کار فرهنگی وآموزشی خوبشان نظر بدهید وکمک کنین تا فرهنگ سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی در دیارمان بیشتر جا بیفتد
موفق وشاد باشید ارادتمند شما
جناب شهابی عزیز،
کسی نگفته آقای صدر کاری انجام ندهد. توصیه بنده به افزایش کارایی و سودمندی جامعه از سرمایه گذری ایشان میانجامد. در هر حال اینها پیشنهاداتی است برای افزایش باروری سرمای گذاری و استفاده بهینه وگرنه ایشان صاحب اختیار ثروت خود است و میتواند هر جور که دوست دارد هزینه کند.
دوست عزیز امین گرامی،
البته من منشأ قضاوت کردن شما رو نمیدونم اما شاید بد نباشه که بگم که من نه تنها در رابر زندگی نمیکنم که سالها خارج از ایران ساکنم و قصد بازگشت به زندگی در ایران یا رابر رو هم ندارم که به نوعی برای آن حسادت کنم. اساسا حسادت کار آدمهای کوتاه نظر است. در واقع نظرات اینجانب حاصل تجربیات و مطالعاتی است که در جنبههای مختلف داشته ام.
جناب مقبلی عزیز،
قطعن نیاز به بهداشت و آموزش از ضروریات است اما هر کدام از اینها تعریف دارد. هنزا با توجه به جمعیتش حد اکثر نیاز به یک درمانگاه دارد که الان هم آنرا دارد نه بیمارستان. نکته دگه ساردوهٔ که فرمودین نیز فقط یک درمانگاه دارد نه بیمارستان که از این نظر کمو بیش معادل هنزا است ( اینجانب هر ۲ مرکز درمانی را از نزدیک دیدهام و شغل من به عنوان پزشک در همین راستا است).در مورد امکانات آموزشی هم به همین صورت. قطعن باید روی مسایل آموزشی کار شود اما آیا به نظرها شما هنزا در حدی است که نیاز به دانشگاه دارد یا دبیرستان؟ خوبه که به تعاریف یه مقدار دقت کنیم.
آقای صدر هاشمی ثروتمند است اما ثروت لزوماً به معنی داشتن دانش کافی و آگاهی نیست! من فکر میکنم که استفاده از افراد مطلع حتی در امور خیریه نیز نیازمند کار کارشناسی است!
maryamخانم
قابل ذکر است تا جایی که بنده اطلاع دارم اقای صدر هاشمی شخصی است که از دوران نوجوانی نزدیک به ۴٠سال است که در خارج از کشور زندگی میکند وتمام نقاط دنیا راگشته ومیشناسد. به عقیده بنده اگاهی و درایت او درحدی است که هزاران نفر از قبیل من وتو را درس میدهد این ما هستیم که اگاهی نداریم و در مورد افراد بد قضاوت میکنم.
در سفر بعدی ایشان به ایران میگیم حتما بیاد با تو مشورت کنه….
از سایت بازار خبر ، سایت رسمی جمهوری اسلامی
کوچ دسته جمعی روسای هیئت مدیره بانکها
پس از وقوع بزرگترین اختلاس در شبکه بانکی کشور، پروژه تایید صلاحیت مدیران بانکی وارد فاز جدیدی شد. بانک مرکزی در ادامه اجرای پروژه تایید صلاحیت بانکداران مطابق دستور العمل احراز صلاحیت حرفه ای، صلاحیت برخی از روسا و مدیران بانکها را سلب کرد.
بر اساس تکلیفی که قانون پنجم در تبصره چهار ماده ۹۶ برای بانکمرکزی تعیین کرده است، این بانک وظیفه دارد تطبیق شرایط مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره بانکها را با ضوابط مندرج در قانون که شامل برخورداری از حداقل دانشنامه کارشناسی مرتبط و حداقل ۱۰ سال سابقه کار در نظام بانکی برای دست کم دو سوم اعضای هیئت مدیره است، بررسی کند، در راستای اجرای این دستور العمل بانک مرکزی امسال دست به کار شد تا صلاحیت برخی از مدیران را تایید و صلاحیت برخی دیگر را سلب کند.
……
دومین بانکی که به صورت غیر مستقیم در راستای اجرای دستورالعمل احراز و سلب صلاحیت حرفه ای هدف بانک مرکزی قرار گرفت، بانک اقتصاد نوین بود که بلافاصله بهرام فتحعلی را به جای صدر هاشمی در جایگاه ریاست هیئت مدیره بانک به بانک مرکزی معرفی کرد.
مهدی جهانگیری، صدر هاشمی نژاد و علی انصاری هیچکدام سابقه امور بانکداری ندارند؛ جهانگیری پیشتر در حوزه تجاری و میراث فرهنگی، صدر هاشمی نژاد نیز در زمینه ساختمان سازی و بازرگانی و علی انصاری تاجر بازار مبل ایران فعالیت داشتند.
نجم الدین نیز همچون علی انصاری، مهدی جهانگیری و صدر هاشمی دیر یا زود باید به جهت نداشتن ۱۰ سال سابقه بانکی با بانک پارسیان خداحافظی و میز ریاست هیئت مدیره این بانک را به فرد دیگری واگذار کند.
بر اساس بررسی های به عمل آمده، مشخصا باید گفت که هیچ یک از روسای هیئت مدیره بانکها حتی یک روز هم سابقه بانکی ندارند و بنابراین باید همگی میز ریاست هیئت مدیره را به یک فرد متخصص بانکی واگذار نمایند و با بانکهای که تا کنون در آن ریاست می کردند، خداحافظی کنند.
مطلب زیر در تاریخ امروز نهم اسفندماه از وب سایت این بانک ذکرشده است.
معرفی بانک
بانک اقتصادنوین اولین بار در تاریخ ۲۹ الی ۳۱ تیرماه سال ۱۳۸۰، براساس مجوزات مأخوذه از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سازمان بورس و اوراق بهادار؛ اقدام به پذیرهنویسی سهام نمود. مجمع عمومی مؤسس بانک اقتصادنوین در ۱۳ مرداد ۱۳۸۰ برگزار و در تاریخ ۲۰ مرداد همان سال، با سرمایه اولیه به مبلغ ۲۵۰ میلیارد ریال در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری تهران، تحت شماره ۱۷۷۱۳۲ به ثبت رسید.
پس از چند دوره افزایش سرمایه سنوات قبل، در مجمع عمومی فوقالعاده مورخ ۲۷ تیر ۱۳۸۹ مقرر گردید، سرمایه بانک از مبلغ ۰۰۰ر۴ (چهار هزار) میلیارد ریال به مبلغ ۰۰۰ر۱۵ (پانزده هزار) میلیارد ریال طی دو سال افزایش یابد. بر این اساس و تاکنون طی دو مرحله افزایش سرمایه، سرمایه بانک از مبلغ ۰۰۰ر۴ میلیارد ریال به ترتیب به مبالغ ۵۰۰ر۵ و ۰۰۰ر۸ میلیارد ریال افزایش یافته است.
با اخذ مجوز از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سازمان بورس و اوراق بهادار و بر اساس مصوبه مجمع عمومی فوقالعاده مورخ ۲۷ تیرماه ۱۳۸۹ بانک و همچنین مصوبه هیات محترم مدیره بانک در تاریخ ۱۳۹۰٫۰۴٫۳۰؛ افزایش سرمایه از مبلغ ۵۰۰ر۵ میلیارد ریال به مبلغ ۰۰۰ر۸ میلیارد ریال را از محل مطالبات و آورده نقدی سهامداران محترم، در مهلت قانونی ۶۰ روز از تاریخ ۱۳۹۰٫۰۵٫۰۸ لغایت ۱۳۹۰٫۰۷٫۰۵ آغاز گردیده و در تاریخ ۱۳۹۰٫۱۲٫۰۱ افزایش سرمایه مذکور نزد اداره ثبت شرکتها به ثبت رسید. سرمایه فعلی بانک مبلغ ۰۰۰ر۸ میلیارد ریال منقسم به ۰۰۰ر۸ میلیون سهم عادی بانام یک هزار ریالی پرداخت شده میباشد.
در مجمع عمومی عادی سالیانه سال ۱۳۹۱، سود سهام پرداختی (DPS) بابت عملکرد سال مالی ۱۳۹۰؛ به ازای هر سهم مبلغ ۳۵۰ ریال مورد تصویب قرار گرفت که بین تاریخهای ۱۳۹۱٫۰۴٫۲۸ الی ۱۳۹۱٫۰۵٫۰۵ به حساب سهامداران محترم نزد بانک اقتصادنوین واریز گردیده است.
اعضای هیات مدیره و مدیرعامل بانک
آقای بهرام فتحعلی (رئیس هیأت مدیره)
آقای سید مجتبی فهیم هاشمی (نائب رئیس هیأت مدیره)
آقای اصغر عارفی (عضو هیأت مدیره)
آقای ناصر صنعتینژاد (عضو هیأت مدیره)
آقای محمدهاشم بتشکن (مدیرعامل)
بانک اقتصادنوین در بورس
بانک اقتصادنوین در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۲ در سازمان محترم بورس اوراق بهادار پذیرفته شده و از آن تاریخ سهام بانک در تابلو اصلی آن سازمان قابل معامله میباشد.
http://fa.azadnegar.com/akhbarebanki/news/106021.html
خب بانک مرکزی صلاحیتش را رد کنه! چه ربطی به این دارد که او میخواهد یک کار عظیم آموزشی وفرهنگی را در بخش هنزای رابر راه اندازی کند در ضمن این کار مربط به بنیاد فرهنگی وآموزشی صدر است …موفق باشید وکمک کنید که برای دیارمان کاری شود
جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه اش خراب می شود و هر کس بخواهد خانه اش را آباد کند باید در ویرانی مملکتش بکوشد.پروفسور حسابی
منبع:smsojok.com
جناب مطلع دقیقا به همین دلیل خانه و جیب آقای هاشمی و امثال اینها در این مملکت آباد شده است! به همین دلیل که من و تو خانه مان نابود و جیب همان خالی و کشورمان نابود است! نگفته نماند آقای هاشمی دور، نزدیک از اقوام ماست و ما با ایشان ارتباط نزدیکی داریم اما به هر حال واقعیات قابل انکار نیست!
در خانه اگر کس است
یک حرف بس است!
با سلام
لینک شما در سایت هنزاء قرار گرفت
در ضمن سری اول تصاویر هنزاء در سایت منتشر شده که می تونید با مراجعه به وب سایت بخش هنزاءhttp://bhanza.ir
از قسمت گالری تصاویر دانلود کنید
(گزارش تصویری آیین مجتمع فرهنگی -آموزشی هنزاء،تصاویری از امامزاده سید محمد رضا ابوطالب،تخت سرتشتک و مراسم محرم-تابستان هنزاء)
البته در آینده ای نزدیک تصاویری را از سید مرتضی-سرمشک-معدن درآلو و نقاط دیگر منتشر می کنیم
با تشکر
سلام.
ممنون
پیوند سایت هنزا افزوده شد.
سلام واقعا افتخار دارم که دوست و استاد بزرگی به اسم کاووس نگینی دارم. حسین زینی وند
من برای اقای درتاج بسیار متاسفم ایشان خباثت و پلیدی خود را در ارتباط با پیشرفت از کشورمان برهمه آشکار کردند
باید به شما بگویم اقای دردتاج
نظرات حقیرانه و پست شما نه به دست ایشان می رسد ونه مانع کارش میشود
و شما آنقدر به حسادت هایت ادامه بده تا دق کنی